Monday, January 31, 2011

read and think deeply over this !


"بنام خداوند بخشنده مهربان"
پیشگفتار-
دهه فجر انقلاب اسلامی و 22 بهمن سالگرد پیروزی بزرگترین و بنیادی ترین و اثر گذار ترین انقلاب مردمی قرن بیستم میلادی و قرن چهاردهم هجری شمسی بر همگان مبارک و میمون باد . انشالله قیام و انقلابات مردمی در تونس و مصر و بقیه کشورهای عربی و غیر عربی منطقه نیز به پیروزی (بدون کشتار و خونریزی ) مردم ان کشورها بیانجامد.و انها نیز بمانند ایران به پیشرفتهای علمی و صنعتی و اجتماعی و اقتصادی (که حق طبیعی همه ملل جهان است) نایل ایند ( هرچند هنوز هم مسایل و مشکلات حل نشده هم فراوان است که انشالله با همت همه مردم سرفراز و پرتوان و مسئولین دلسوز و مردمدار در اینده همه این مشکلات حل و فصل خواهند گردید).
---------
مقدمه طنز شعر گونه-
------------
چه در روستا و چه در شهر و چه در خارج از ایران و چه داخل زندگی کنید . بدون تردید می شناسید چه بسیار یا اندک کسانی را که به نان شب محتاج بودند و اما به تنهایی و یا با عضو شدن در باندهای اقتصادی و یا سیاسی و در نهایت بی رحمی و گستاخی حق همه را پایمال کردند و خود و اطرافیان خود را یک شبه به اوج ثروت و قدرت رسانند. وضعیتی که در حالت طبیعی شاید با هزاران سال عمر اضافی هم موفق به رسیدن به ان نمی شدند. این گروه نه از هوش و استعداد خاصی برخوردارند و نه از سواد و توانمندی قابل توجه ای بهره مندند! حتی در مواردی انها از سطح عمومی توان و سواد و هوش متوسط جامعه هم کمتر دارند! اما متاسفانه انها با توسل به "حرافی و خالی بندی" و "ریا" و" تزویر" و" بیرحمی" و "بی وجدانی" و "رانت" و صد البته "باند بازی " تمامی یا بیشتر حق و حقوق قانونی همه یا اکثریتی را بالا می کشند. افراد مدیر و مدبر و دلسوز و دست و فکر پاک را خانه نشین و گوشه نشین می کنند و خود ناجوانمردانه و در نهایت بی صلاحیتی همه جانبه جایشان می نشینند و جامعه و نظام ان را با ندانم کاری هایشان به دردسر و زحمت می اندازند ! بگذریم ! طنز شعر گونه زیر زبان حال انها است که گرچه پول و قدرت دارند اما در مانده و نگران از اینده و اخرت خودند!قرص می خورند و به همه مخدرها و داروهای موجود پناه می برند تا بلکه به ارامش و اسایش برسند اما دریغ از لحظه ای ارامش و اسایش!. من امیدوارم اگر کسانی از گروه فوق در داخل و یا خارج از کشور هم اکنون این مطلب را می خواند کمی به انچه که کرده است بیندیشد و تا فرصت است جبران مئافات نماید که" عمر"و "دنیا" و" ثروت" و "قدرت "سخت بی بنیاد است .می خندی ! باور نداری ! تقصیری نداری ! درک چنین مطالبی هوش و ذهن و معرفتی خالق و " هستی شناس"می خواهد که خارج درک و دید نوک "بینی بین "حضرتعالی است. فقط دوست می گوید گفتم! و دشمن می گوید می خواستم بگم...! از ما گفتن و از شما نشنیدن !که چه خوب گفت "نرود میخ اهنین بر سنگ" ! یا حق. 
=============
سعید شجاعی سعدی - دوشنبه 11 بهمن 89
=============


پول دارم یه عالمه.....سواد دارم یه قابلمه


--------
پول بجونم بسته.....دروغ بخونم بسته
--------
زورم همه را برده .....پولم همه را خورده
--------
دغل کار امروزمه....ریا کار هرروزمه
--------
همین که ما خوش باشیم.....سیر و شکم پر باشیم
--------
عین ثواب کرده اید.....دین ادا کرد ه اید
--------
بکار کسی کار ندارم.....از بی کسی عار ندارم
--------
کاری ندارم به بسی.....که پول داره یا بی کسی
--------
حق همه را خوردم .....مال همه را بردم
--------
کارم هیچ جایی گیر نیست.....دلم هیچ جایی سیرنیست
--------
به "هیچی" اعتقاد دارم.....به"حرف "همه را می برم
--------
پول سرم را خورده.....ته ابروم را برده
--------
چونکه پولم حرام بود.....زه بیت مال و خون بود
--------


چونکه اموال کثیف بود.....حق یتیم - دوتیم بود
---------
هر چه نیت بکردم..... توبه کنم نکردم
--------
شیطان مرا یاری داد.....توبه دیگه نکردم
--------
حالا دیگه تنها شدم .....غریب بی همراه شدم
--------
دلم خیلی گرفته.....سرم هم درد گرفته
-------- 
هرچه خوشی نمودم .....زهر شد و نخوردم
--------
به مرگ خود راضی ام.....به حکم خود قاضی ام
--------
هر چند به اسم زنده ام.....ولی بحق مرده ام
--------
خدا مرا زجر داد .....لعن شدم نمردم
--------
خدا مرا بازی داد .....که باشم و بگندم 
نوشته شده توسط سعید شجاعی سعدی در ساعت 20:22 | مسایل سیاسی و روابط بین الملل | چاپ یادداشت | نظرات[0]
نقش تحولات اخیر کشورهای عربی بر روابط غرب و ایران
یکشنبه 10 بهمن ماه سال 1389












 انقلاب مردمی  تونس وپیامدهای مهم و تعیین گر ان مانند گسترش  ان به مصر و اردن و یمن و در اینده نزدیک  احتمالا  سرایت ان به بسیاری دیگراز کشورهای عربی ( حامی غرب و مخالف فعالیت صلح امیز هسته ای ایران) چند واقعیت غیر قابل  انکار و کتمان را  به همه دول و ملل جهان بخصوص به  دول غربی و  در راس ان به  دولت پرزیدنت اوباما و مردم  فکورامریکا یاداور می شود:






1- تکیه به دول دست نشانده عربی در منطقه و شوراندن انها برعلیه ایران کاری بسیار اشتباه و غیر قابل دفاع می باشد  .دیدیم که با چند روز اعتراضات مردمی در ان کشورها نظامهای سیاسی انها یا فرو ریخته اند و یا در استانه ان قرار گرفته اند.به همگان ثابت شد چنین حکومتهای حتی قادر به حفظ خود نیستند چه رسد به حفظ منافع غرب و ... در منطقه!.


--------


2- چه حکوتهای عربی طرفدار غرب توسط انقلابات مردمی (در حال انجام)سرنگون گردند و چه این حکومتها موفق گردند با اعمال زور و خشونت و خونریزی فراوان بکل یا بصورت نسبی از تظاهرات خیابانی جلوگیری بعمل اورند ! بنظرنمی رسد وضع و  شرایط ان کشورها و منطقه به قبل از شروع این اعتراضات برگردد. لذا غرب و بخصوص امریکا و (همچنین  اسراییل) باید در محاسبات سیاسی و اقتصادی و امنیتی خود در منطقه و بخصوص در باره نقش و جایگاه همه جانبه ایران سخت تجدید نظر نمایند و باپذیرش قدرت و نفوذ و جایگاه رفیع ایران  باب تعامل و دوستی و همکاری و رفاقت جدیدی را با ان باز نمایند.


3- در حالی که در حدود سه ماه گذشته غرب در حال از دست دادن جایگاه خود در بین کشورهای عربی منطقه خاورمیانه و شمال افریقا بوده  است. حمایت و نفوذ معنوی  ایران  سبب شده است تا شاهد به قدرت رسیدن سیاستمداران مردمی  علاقمند به دوستی و همکاری با ایران اسلامی در کشورهای عراق و لبنان و... باشیم .


4-  پس ایا بهتر نیست با  قطع جنگ روانی و رفع تحریمها  و محدودیتهای همه جانبه ضد ایران و  شروع مذاکرات واقعی و بدور از مکر و حیله گری برای باز گشایی سفارتخانه ها و حل و فصل همه جانبه و رو در رو مشکلات و اختلافها  ! در اغاز ی دگر همکاری و تعامل همه جانبه بین ایران و غرب ! شرایط بسیار مساعدی را برای پیشرفت و تعمیق صلح و ثبات و امنیت همگانی را  فراهم  ساخته و ان را به ملل خود و دیگر دول و ملل منطقه و جهان هدیه نماییم؟!.






5- در چنین شرایطی ایا فکر نمی کنید یک روند"برد-برد" برای همگان اغاز و به انجام رسیده باشد و بازندی در کار نباشد؟! و همچنین ابرو و  غرور و عزت همه ملل و کشورهای درگیر پرونده (ساختگی) هسته ای ایران  حفظ و تامین شده باشد؟!.


6- ایا فکر نمی کنید اگر قبول کنیم که روند اخیر  و مثبت  تحولات تشکیل دولت در دو کشور عراق و لبنان  صرفا با بکار گیری نفوذ معنوی و حمایت ایران (و صد البته با همکاری کشورهای چون سوریه و ترکیه و قطر و...)صورت گرفته است.پس  چرا با اشتی و جلب نظر ایران اسلامی از این نفوذ معنوی برای حل و فصل دایم مسایل فلسطین و افغانستان و و غروج ابرومندانه از باتلاقهای که در ان گرفتار شده اید و  نیز برای ایجاد یک نظم نوین سیاسی و امنیتی و اقتصادی  و غیره در منطقه و نهایتا جهان نا ارام امروز  استفاده نمی کنید؟!. 






ایا  واقعا درک و محاسبه و بررسی و انجام چنین روندی انقدر سخت و مشکل است که حاضر نیستید ان را تجربه نمایید و یا غرور کاذب و کج فهمی و اشتباه محاسبه اجازه ان رانمی دهد!  ایا متوجه نیستید با تاکیدپی درپی به احتمال استفاده از نیروی نظامی برای مقابله با دانش و فن اوری هسته ای صلح امیز ایران فقط و فقط اول ایران اسلامی  را وادار می کنید هر چه بیشتر و بهتر به توان دفاعی و بازدارنده گی خود بیافزاید و دوم باور کند که غرب فقط و فقط  منطق زور می فهمد و لاغیر؟!!!.






 ایا راه تقابل با ملتی که حدود 7 هزار سال در فرهنگ و تمدن جهان نقش افرینی کرده است و بالای هشتاد درصد مردمش باسواد است و از هر ده نفر یکی دارای تحصیلات دانشگاهی است و در نهایت تحریم و محاصره همه جانبه  شما توانسته به درجات بالای علمی و صنعتی دست پیدا کند این است که تاکنون انجام داده اید؟!. من که شخصا فکر می کنم غرب سخت در مورد ایران اسلامی دچار اشتباه محاسبه و کج فهمی بوده است شاید وقت ان رسیده باشد که هرچه سریعتر در مواضع خود تجدید نظر کنند. 






7- من  سعید شجاعی سعدی بعنوان یک تحلیلگر  اینترنتی وسیاسی در روابط بین الملل ج.ا.ا و نیز  بعنوان یک  شهروند بی ادعا و ساده ایرانی بر این باورم (برخلاف تصور اکثر مقامات و تحلیلگران و رسانه های  غربی که فکر می کنند تعامل و گفتگو با ایران بی فایده و یا کم  اثر است!؟)  اگر دستی صادقانه و بی غل و غش و با رعایت حقوق دوجانبه برای دوستی و همکاری بسوی ایران اسلامی دراز گردد بدون تردید با واکنش گرم و مثبت مسئولین محترم روبرو خواهد شد. هر چند  تاکنون متاسفانه بعلت زورگویی و گستاخی مسئولین و مذاکره کنندگان در گفتگوی 1+5  با ایران! جمهوری اسلامی مجبور گردیده  تمامی طرحهای مداخله جویانه  و غیر قانونی و یک طرفه انها را رد و خنثی نماید. اما اگر شرایط جدید منطقه غرب رانگران کرده است ! بهترین راه حل رفع واقعی و دایمی چنین نگرانی هایی فقط و فقط بنظر می رسد  از تهران می گذرد و لاغیر.   

Saturday, January 29, 2011

The recent arabic people states administerations on west-iran relation!

انقلاب مردمی تونس وپیامدهای مهم و تعیین گر ان مانند گسترش ان به مصر و اردن و یمن و در اینده نزدیک احتمالا سرایت ان به بسیاری دیگراز کشورهای عربی ( حامی غرب و مخالف فعالیت صلح امیز هسته ای ایران) چند واقعیت غیر قابل انکار و کتمان را به همه دول و ملل جهان بخصوص به دول غربی و در راس ان به دولت پرزیدنت اوباما و مردم فکورامریکا یاداور می شود:



1- تکیه به دول دست نشانده عربی در منطقه و شوراندن انها برعلیه ایران کاری بسیار اشتباه و غیر قابل دفاع می باشد .دیدیم که با چند روز اعتراضات مردمی در ان کشورها نظامهای سیاسی انها یا فرو ریخته اند و یا در استانه ان قرار گرفته اند.به همگان ثابت شد چنین حکومتهای حتی قادر به حفظ خود نیستند چه رسد به حفظ منافع غرب و ... در منطقه!.

--------

2- چه حکوتهای عربی طرفدار غرب توسط انقلابات مردمی (در حال انجام)سرنگون گردند و چه این حکومتها موفق گردند با اعمال زور و خشونت و خونریزی فراوان بکل یا بصورت نسبی از تظاهرات خیابانی جلوگیری بعمل اورند ! بنظرنمی رسد وضع و شرایط ان کشورها و منطقه به قبل از شروع این اعتراضات برگردد. لذا غرب و بخصوص امریکا و (همچنین اسراییل) باید در محاسبات سیاسی و اقتصادی و امنیتی خود در منطقه و بخصوص در باره نقش و جایگاه همه جانبه ایران سخت تجدید نظر نمایند و باپذیرش قدرت و نفوذ و جایگاه رفیع ایران باب تعامل و دوستی و همکاری و رفاقت جدیدی را با ان باز نمایند.

3- در حالی که در حدود سه ماه گذشته غرب در حال از دست دادن جایگاه خود در بین کشورهای عربی منطقه خاورمیانه و شمال افریقا بوده است. حمایت و نفوذ معنوی ایران سبب شده است تا شاهد به قدرت رسیدن سیاستمداران مردمی علاقمند به دوستی و همکاری با ایران اسلامی در کشورهای عراق و لبنان و... باشیم .

4- پس ایا بهتر نیست با قطع جنگ روانی و رفع تحریمها و محدودیتهای همه جانبه ضد ایران و شروع مذاکرات واقعی و بدور از مکر و حیله گری برای باز گشایی سفارتخانه ها و حل و فصل همه جانبه و رو در رو مشکلات و اختلافها ! در اغاز ی دگر همکاری و تعامل همه جانبه بین ایران و غرب ! شرایط بسیار مساعدی را برای پیشرفت و تعمیق صلح و ثبات و امنیت همگانی را فراهم ساخته و ان را به ملل خود و دیگر دول و ملل منطقه و جهان هدیه نماییم؟!.



5- در چنین شرایطی ایا فکر نمی کنید یک روند"برد-برد" برای همگان اغاز و به انجام رسیده باشد و بازندی در کار نباشد؟! و همچنین ابرو و غرور و عزت همه ملل و کشورهای درگیر پرونده (ساختگی) هسته ای ایران حفظ و تامین شده باشد؟!.

6- ایا فکر نمی کنید اگر قبول کنیم که روند اخیر و مثبت تحولات تشکیل دولت در دو کشور عراق و لبنان صرفا با بکار گیری نفوذ معنوی و حمایت ایران (و صد البته با همکاری کشورهای چون سوریه و ترکیه و قطر و...)صورت گرفته است.پس چرا با اشتی و جلب نظر ایران اسلامی از این نفوذ معنوی برای حل و فصل دایم مسایل فلسطین و افغانستان و و غروج ابرومندانه از باتلاقهای که در ان گرفتار شده اید و نیز برای ایجاد یک نظم نوین سیاسی و امنیتی و اقتصادی و غیره در منطقه و نهایتا جهان نا ارام امروز استفاده نمی کنید؟!.



ایا واقعا درک و محاسبه و بررسی و انجام چنین روندی انقدر سخت و مشکل است که حاضر نیستید ان را تجربه نمایید و یا غرور کاذب و کج فهمی و اشتباه محاسبه اجازه ان رانمی دهد! ایا متوجه نیستید با تاکیدپی درپی به احتمال استفاده از نیروی نظامی برای مقابله با دانش و فن اوری هسته ای صلح امیز ایران فقط و فقط اول ایران اسلامی را وادار می کنید هر چه بیشتر و بهتر به توان دفاعی و بازدارنده گی خود بیافزاید و دوم باور کند که غرب فقط و فقط منطق زور می فهمد و لاغیر؟!!!.



ایا راه تقابل با ملتی که حدود 7 هزار سال در فرهنگ و تمدن جهان نقش افرینی کرده است و بالای هشتاد درصد مردمش باسواد است و از هر ده نفر یکی دارای تحصیلات دانشگاهی است و در نهایت تحریم و محاصره همه جانبه شما توانسته به درجات بالای علمی و صنعتی دست پیدا کند این است که تاکنون انجام داده اید؟!. من که شخصا فکر می کنم غرب سخت در مورد ایران اسلامی دچار اشتباه محاسبه و کج فهمی بوده است شاید وقت ان رسیده باشد که هرچه سریعتر در مواضع خود تجدید نظر کنند.



7- من سعید شجاعی سعدی بعنوان یک تحلیلگر اینترنتی وسیاسی در روابط بین الملل ج.ا.ا و نیز بعنوان یک شهروند بی ادعا و ساده ایرانی بر این باورم (برخلاف تصور اکثر مقامات و تحلیلگران و رسانه های غربی که فکر می کنند تعامل و گفتگو با ایران بی فایده و یا کم اثر است!؟) اگر دستی صادقانه و بی غل و غش و با رعایت حقوق دوجانبه برای دوستی و همکاری بسوی ایران اسلامی دراز گردد بدون تردید با واکنش گرم و مثبت مسئولین محترم روبرو خواهد شد. هر چند تاکنون متاسفانه بعلت زورگویی و گستاخی مسئولین و مذاکره کنندگان در گفتگوی 1+5 با ایران! جمهوری اسلامی مجبور گردیده تمامی طرحهای مداخله جویانه و غیر قانونی و یک طرفه انها را رد و خنثی نماید. اما اگر شرایط جدید منطقه غرب رانگران کرده است ! بهترین راه حل رفع واقعی و دایمی چنین نگرانی هایی فقط و فقط بنظر می رسد از تهران می گذرد و لاغیر.

Tuesday, January 18, 2011

STOP THE CIVIL WAR IN LEBANON BEFOR...


STOP THE CIVIL WAR IN LEBANON BEFOR BIGUNNIG ,BY LISTEN
 TO MY FOLLOWING SUGGESTION AND TAKE IT IN CONSIDERATION FOR ACTION. YOU CAN READ IT IN PERSIAN.
SAID SHOGAIEE SAADI,
tue.18,jan.2011
-------------
لبنان  و منطقه مديترانه ابستن حوادث مهمي است. دادگاه بين المللي 

ترور  حريري  بنظر مي رسد مي خواهد با متهم كردن چند نفر از اعضاي سازمان قدرتمند حزب الله به دخالت در ترور نخست وزير پيشين لبنان  به روشن كردن فيتيله انبار باروتي كه وحدت شكننده  كنوني لبنان بر روي ان شكل گرفته است اقدام كند . انچنان كه رهبر (كاريزماي )حزب الله اعلام كرده است به هيچ قيمتي حزب الله زير بار تسليم اعضاي خود به اين دادگاه نخواهد رفت و اين به اين معني است كه دادگاه درصورت اعلام و اصرار رسمي  بر چنين خواسته اي عملا ميخواهد بار ديگر لبنان را (و بطبع ان منطقه را) به جنگ  و كشتار و درگيري  و نهايتا تجزيه لبنان بكشاند. جنگي كه در صورت وقوع نه فقط دامن گروههاي لبناني  كه پاي حاميان منطقه اي و فرا منطقه اي انها را نيز مستقيم و يا غير مستقيم به درگيري ها باز خواهد نمود. 
------------------
پيشنهاد بنده  سعيد شجاعي سعدي  بعنوان يك شهروند ساده ايران اسلامي و يك تحليگر صلح طلب به دادگاه  بين المللي ترور مرحوم حريري!
-----------
بنظر مي رسد بهترين كار بتعويق انداختن روند قضايي دادگاه مرحوم حريري تا اينده اي نامعلوم باشد تا در زير چتر اين فرصت سازي ! به فعالان سياسي لبنان و گروههاي درگير و نيز به قدرتهاي منطقه اي و فرامنطقه اي ذي نفع در امنيت و وحدت لبنان فرصت ميانجيگري و پيدا كردن راه حلي دهدكه رضايت و منافع  نسبي و يا كامل همگان را تامين نموده و از شروع جنگ  و تجزيه  و كشتار خانه مان سوز جلوگيري بعمل اورند.
.

Monday, January 17, 2011

A GOOD SUGGESTION TO ALL ARABIC STATES!

خبر اين بود در يكي از شهرهاي تونس جواني بيكار و نااميد خود را در مقابل چشمان بهت زده همشهري هاي خود  در اعتراض به استبداد و تبعيض و ستم دولت مردان خود به اتش مي كشد و همين مسئله سبب بروز عتراضات گسترده مردمي در ان شهر و كمي بعد از ان به سراسر تونس كشيده مي شود و نهايتا در كمتر از يكماه حكومت استبدادي و فاسد ان كشور به رهبري زين العابدين بن علي سقوط مي كند و او به همراه خانواده خود سوار بر هواپيما راهي (پناهگاه امن حاميان خود ) مي شود اما دريغ از هر نوع پذيرش و استقبالي
! چرا كه هواپيماي بن علي به هر كشوري كه مي رفت دست رد به سينه اش زدند و به او اجازه فرود ندادند و او متحير و  و هراسان رو به سوي شاه فهد نمود  و جناب فهد هم كه پايش تا لب گور چند قدمي (بدليل بيماري شديدو كهولت سن) فاصله ندارد دلش سوخت و نگران از اينده خود و خانواده سلطنطي كه نكند مثلا مردم عربستان نيز از حوادث تونس كپي برداري كنند و دمار از روزگار انها در بياورند ! به هواپيماي بن علي اجازه فرود داد اما و اما كار به اينجا ختم نشد چرا كه خبررسيد داماد بن علي را با هزار و پانصد كيلو طلاي ناب دستگير كردند و نزديك بود ديكتاتور سكته بكند ! چرا كه بخشي از حاصل يك عمر چپاول دارو ندار مردم تونس را كه در دوران حكومتش بالا كشيده بود حالا از دستش در امده بود و اصطلاحا باد اورده را باد برده بود .
--------------

ماجراي سقوط بن علي ترس و نگراني را از دو جهت بين سران مستبد كشورهاي عربي  رواج داده است
1- انها نگرانند تا تاريخ مصرفشان تمام شود حاميان انها در غرب فورا انها را نفله و قرباني نموده و  به مسلخ بفرستند.

2- دلشان خوش بود كه براي  روز مبادا ميلياردها  ثروت ملي مردم خود را چپاول نموده اند تا بعد از در بدر در شدن اين ثروت را براي ادامه زندگي اشرافي خود بكارگيرند و حالا مي بينند اين ثروت را هم بعد از سقوط وفرارشان  مصادره مي كنند!و هراسان و نگران به اينده خود فكر مي كنند.

----------------

حالا من بعنوان يك شهروند ساده و يك تحليلگر مسايل سياست خارجي به انها كه هنوز در اين كشورها در راس كارند پيشنهاد مي كنم به اعمال خود و حاميان خود بيشتر بيانديشند و تا فرصت دارند جبران مافات نمايند و بويژه از خنجر زدن از پشت و توطئه بر عليه همسايگان و دوستان واقعي مردم خود مثلا در مورد ايران دست بردارند و به عبرت از حوادث تونس دست دوستي و همكاري با ايران قدرتمند و سر فراز و مسلمان دراز كنند كه در اين صورت حاميان و دوستان صادق و استوار و قابل اعتمادي را پشت سر خود خواهند داشت. كافي است به حجم و تعداد و تنوع  و استراتژيك بودن پيشرفتها و دست اوردهاي  تكنولوژيكي چند سال اخير مردم ايران با هفت هزار سال سابقه تمدن و فرهنگ افريني در سطح دنيا  عميق و دقيق بنگريد. خوب بيانديشيد كار درست ان نيست كه براساس اسناد ويكي ليكس از امريكا و اسراييل بخواهيد فورا به ايران حمله كنند(!؟) چرا كه بر فرض محال اگر هم غرب و اسراييل  دست به يك اشتباه نابودگر و فاجعه بار بزنند و مثلا به ايران حمله كنند !

بنظر مي رسد همه كشورهاي منطقه اولين قربانيان چنين تهاجمي خواهند بود ( هر چند بنده شخصا اعتقاد دارم دير يا زود اشكار يا پنهان بلاخره ايران و غرب مشكلات خود را حل و فصل خواهند نمود. دليلش هم خيلي ساده است در سي سالي كه ايران و غرب باهم مشكل داشته اند ايران بسرعت و بشدت به سمت توسعه و پيشرفت همه جانبه رفته است و غرب در مشكلات سياسي و نظامي ناشي از لشكركشي هايش گرفتار ! حالا ايران براي نوسازي صنايع و تبديل شدن به كشور اول پيشرفته و  مدرن منطقه نياز به تكنولوژي غرب دارد و غرب هم براي كسب و حفظ  منافع بيشتر  و اعاده ابرو بدنبال استفاده از نفوذ سياسي و معنوي ايران براي حل و فصل نهايي مسايل افغانستان و عراق و مشكل اعراب و اسراييل پس!)بنظر مي رسد كار درست ان باشد كه اجلاسي مشترك بين همه سران كشورهاي عربي حوزه خليج فارس با مسئولين ايران بزرگ در تهران  و بعد هم در پايتختهاي عربي همسايه برگزار گردد و ضمن ايجاد يك اتحاديه بزرگ اقتصادي و سياسي واقعي

همچنين امنيت مشترك جمعي بر خليج فارس اعمال گردد در اين صورت هيچ نيازي به حضور نظامي كشورهاي غربي در خليج فارس نخواهد بود. و قطعا ايران اسلامي همه تلاش و همت خود را بكار خواهد گرفت تا كشورهاي همسايه و دوست و مسلمان را در پيشرفت و توسعه و رشد همه جانبه ياري رساند!. به اين پيشنهاد فكر كنيد ! فكر نكنم ضرر كنيد! هرچند بقول شاعر "من انچه كه شرط بلاغ است با تو مي گويم-------- تو خواه از سخنان من پند گير و خواه ملال!".
-----------

به اميد دوستي و همكاري همه ملل  جهان و بويژه دوستي و همكاري كشورهاي منطقه خاورميانه و بخصوص كشورهاي خليج فارس.

Sunday, January 16, 2011

IN FINAL, IRAN & WEST , PEACE AND FRIENDSHIP, OR WAR & DESTORY

نهايت تنش هاي ايران و غرب - صلح و سازش و يا جنگ و نابودي!.
-------------
قرار است در ماه جاري ژانويه2011  و طي چند روز اينده مذاكرات ايران با نمايندگان 5+1و المان (و نماينده اتحاديه اروپا) در شهر استانبول تركيه  در مورد مسئله هسته اي و ساير مسايل مورد اختلاف برگزار گردد . همچنين گفته شده است كه دور بعدي مذاكرات احتمالا در برزيل  و بعد از ان نيز احتمالا در تهران برگزار خواهد شد.
ايران نشان داده است ( بويژه در دولت دهم  دكتر احمدي نژاد)واقعا  و صادقانه اماده گي ان را دارد تا در يك روند "برد-برد"  و در يك مذاكره پاياپاي و با احترام متقابل همه چالش ها و تنش هاي بين خود و غرب را حل و فصل نمايد.اما متاسفانه لابي ها و گروههاي بسيار تند رو و جنگ طلب  و طرفدار اسراييل در حزب جمهوري خواه  امريكا(بويژه كه با پيروزي در انتخابات اخير كنگره اعتماد بنفس بيشتري پيدا نموده اند تا انجا كه شكست پرزيدنت اوباماي دمكرات را در انتخابات رياست جمهوري دو سال اينده  را  قطعي ميدانند) و حتي برخي مقامات حزب دمكرات و نيز  بعضي از دول اروپايي  مانند انگليس و فرانسه بنظر ميرسد با لجبازي توام با فرصت طلبي سعي دارند تا از به نتيجه رسيدن هرگونه مذاكره با ايران جلوگيري بعمل اورند چرا كه با ترساندن اعراب و القاي خطرناك بودن پيشرفتهاي تكنولوژيكي و صنعتي و غيره ايران هم تاكنون صدها ميليارد دلار اسلحه به اين كشورها فروخته اند و هم با تحميل تحريم به جمهوري اسلامي ايران قيمت تمام شده  واردات بعضي از نيازهاي استراتژيك ايران را به چند برابر قيمت برسانند.
به همين دليل متاسفانه بنده زياد به اين دور از مذاكرات اميدوار نيستم. اما چند عامل زير اينده اين مذاكرات را در صورت استمرار روشن مي نماياند:
1- صداقت و اهتمام دولت دهم به رسيدن به نتيجه برد -برد در اين مذاكرات.
---------
2- دولت اوباما نياز دارد تا براي جلوگيري از پيروزي جمهوريخواهان در انتخابات اتي امريكا به يك دست اورد مهم دهان پر كن در سياست خارجي نايل گردد.
-----------
3- كشورهاي عضو  ناتو  (منجمله  امريكا وانگليس و فرانسه ) عملا در عراق و بخصوص افغانستان به كمك و همراهي ايران براي حل و فصل ابرو مندانه مشكلات و خروج احتمالي انها سخت نيازمند است.بماند كه  استمرار صلح و ثبات واقعي  و هميشگي در خليج فارس و حل و فصل نهايي مسئله فلسطين در عمل بدون همرايي و مشاركت ايران غير ممكن بنظر مي رسد.مشكلات اقتصادي و اجتماعي بسيار شديد در بين جوامع و  كشورهاي غربي از ديگر عواملي است كه تغيير اساسي در رويكرد مداخله جويانه و جنگ طلبانه فعلي دول غربي در كشورهاي ديگر را ايجاب مي نمايد. مردم جوامع غربي از جنگ  و اوردن تابوت هاي جوانان خود به كشورشان خسته شده اند واز اينك مالياتهاي سنگين انها بجاي اباداني و شغل جديد براي جوانان صرف لشكر لشكركشي به ساير كشورهاي دور و نزديك  و ريختن خون زنان و كودكان و مردم بي دفاع و بيگناه مي شود سخت براشفته و معترضند . كافي است اخبار تظاهرات و اعتراضات و انتقادات انها را را همه روزه ببينيم و بخوانيم وبشنويم تا صحت اين امر برايمان اثبات گردد.
-------------
4- انقدر غرب و بويژه امريكا براي تصويب قعطنامه تحريمي ضد جمهوري اسلامي ايران  در شوراي امنيت سازمان ملل به روسيه و چين باج داده است كه ضمن لوث شدن مسئله عملا رسانه ها و ناظران سياسي و اقتصادي امريكا و اروپا دول خود را به چالش شديد كشانده اند .لذا بنظر نمي رسد دول غربي براي تصويب قعطنامه اي جديد حاضر به دادن باجهاي تازه همه جانبه به اين دوكشور باشند.
--------------
5-سرعت اجراي طرحهاي هسته اي  و اقتصادي و زير بنايي و كسب پيشرفتهاي علمي و تكنولوژيكي چند سال اخير  ايران در زمينه هاي گوناگون عملا استمرار هر نوع تحريم  را اگر نگوييم بي اثر كه كم اثر نموده است.

6- اسراييل ديگر نمي تواند  بمانند سابق و بدون توجه  و در نظر داشت عكس العمل و ناديده گرفتن  منافع ملي ايران اسلامي در منطقه مانور سياسي و اقتصادي و حتي نظامي دهد !دو جنگ 33 و 22 روزه با حزب الله و حماس گواه روشن اين مطلب است. لذا هرچند اسراييل با ايران رابطه ندارد و تقريبا همه روزه در يك جنگ رواني تهديد به حمله نظامي مي كند  اما بنظر مي رسد(چه بصورت داوطلبانه و چه با اجبار) در حال پذيرش واقعيتهاي موجود منطقه و جهان  و تجديد نظر در سياستهاي قلدرمئابانه خود(حداقل در مورد ايران و متحدان ان ) است و نهايتا با مذاكرات برد- برد بين ايران غرب  موافق و بنوعي خود را هم در منافع و تبعات احتمالي چنين توافقي سهيم ببيند.بنده شخصا اعتقاد دارم بلاخره اسراييل دير يا زود واقعيت ايران هسته اي را خواهد پذيرفت و در يك تحليل نهايي و بعد از حل و فصل مسايل ايران و غرب با محوريت ايران و غرب با حل و فصل واقعي  و نهايي مسئله فلسطين و نيز مسئله بلنديهاي جولان سوريه و مزارع اشغالي جنوب لبنان موافقت خواهد نمود در چنين روندي احتمالا ايران از لحاظ اقتصادي و غيره به عضويت اتحاديه اروپا و بانك جهاني در خواهد امد و يك عضو موثر ثابت(!) و يا دوره اي شوراي امنيت و سازمان  اوپك و صندوق جهاني پول  و گروه هشت(!) در خواهد امد اين فرايندها نهايتا به شكوفايي سياسي و فرهنگي و اقتصادي منطقه و جهان خواهد انجاميد- شما خواننده عزيز حتما با خواندن اين سطور خواهيد گفت اقاي سعيد شجاعي سعدي  چقدر خوشبين و توهم (!)) زده است اما بنده بي ادعاي در پاسخ عرض مي كنم اين كار  اصطلاحاديروزود دارد اما سوخت و سوز ندارد ! چرا كه  نهايتا سير و روند تحولات سريع سياسي  و اجتماعي و فرهنگي و نظامي و اقتصادي  كشورهاي منطقه و جهان  بسمتي مي رود كه يا همه بايد منتظر يك جنگ جهاني با تلفات صدهها ميليون نفري (اگر نگويم چند ميليارد نفري) باشيم و يا با كنار زدن موانع (هر چقدر اين موانع سخت و محكم  تاريخي و عميق حل نشدني باشند)  همزيستي مسالمت اميز را در جهاني نو تجربه كنيم.
--------------
سعيد شجاعي سعدي-شيراز - يكشنبه 89/10/26

Friday, January 14, 2011

WILL MR MASHAEI BECOME THE NEXT IRANIAN STATE MINSTER?

"بنام خداوند بخشنده و مهربان"
" ايا مهندس مشايي وزير امور خارجه مي شود"
(تحليل زير يك پيش بيني سياسي صرف و يك برداشت شخصي است كه ممكن است درست باشد يا غلط .اگر درست است گواراي وجود و اگر نادرست است از پيش پوزش مرا بپذيريد)

یاداوری-
الف-موضوع فعالیت بنده در وب نگاری تحلیلی و سیاسی فقط در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است و همانگونه که در حدود شش سال وبنگاری و فعالیت اینترنتی  بنده بی ادعا شاهد بودید بجز مواردی نادر همه تحلیل ها و نقطه نظرات بنده حول محور سیاست خارجی و چالشهای منطقه ای و جهانی پیش روی  مردم و نظام و کشور و بویژه جلوگیری از حمله احتمالي قدرتهای جهاني  زورگو و گستاخ  متمركز بوده است كه به بهانه انرژي هسته اي و مانند ان ! قصد  جان و مال و ناموس و تمامیت ارضی و استقلال و تمدن هفت هزار ساله  و نظام ما را نموده است و بس !.

درواقع تنها دليل و هدف و منظورم از  شروع فعاليت وبنگاري تحليلي و سياسي بنده بي ادعا ي چون من !عبارت بود از ارايه تحليل و راهكار و افشاي سياستهاي مكارانه قدرتهاي زورگو و گستاخ براي حمله احتمالي به ايران اسلامي و با اين كار  در حد توان و وسع خود اداي دين نموده و مي نمايم  . به همين جهت تحلیل مهم زیر نیز از این قاعده مستثنی نیست. اعتقاد دارم اگر يك وزير خارجه قوي  و يك تيم كارامد  و هماهنگ در وزارت خارجه داشته باشيم  بصورت بالقوه و بالفعل مي توان انتظار داشت تا بخشي از تهديدات  خارجي احتمالي به فرصت  براي منافع ملي كشور تبديل شوند.

ب-  به اطلاع ان دسته از خواننده گان  عزیزی که نظرات گرانسنگ خود را  از طریق ایمیل و اس.ام.اس و مانند ان  ارسال  نموده و یا می نمایند(چه انها که بدستم رسیده و یا نرسیده باشند!) و ضمن شرمند کردن بنده خواستار مبادله لینک هستند و یا اندسته از خواننده گانی که مصرانه خواهان تلاش بنده برای کسب خواننده بیشتر در شبکه اینترنت هستند می رسانم : ضمن تشکر فراوان از لطف و محبت و دلسوزی و احساس مسئولیت انها و نیز ضمن  عرض پوزش! بدلایل شخصی !علاقه ای به تبادل لینک  با وبلاگها و سایتهای دیگر و یا تلاش برای کسب خواننده بیشتر  را ندارم چرا که اصلا ادعای ندارم و صرفا و بطور خودجوش و بدون داشتن کمترین منافعی و با به اب و اتش زدن خود در شش سال گذشته هر انچه را که در وسع و بضاعت خود داشتم را بکار برده تا بیگانگان متجاوز را از دست اندازی به این کیان مقدس با ارایه تحلیل و راه حل و دادن هشدارهای بروز و متقن و مستند بازدارم. در این کار بجز ادای دین برای کسب رضای خدا و خدمت به مردم و کشور هدفی نداشته و ندارم کسی هم که کار را بر رضای خدا و خدمت به مردم انجام میدهد نیازی به خودنمایی و کسب جايزه و تایید و تشویق ورانت و حقوق و منافع و غیره را ندارد.

پ- به ان عزيزي كه برايم  نوشته بود اگر من هم مثل تو در ناز و نعمت زندگي مي كردم مي توانستم مثل تو بتركانم(!!!؟) مي رسانم اگر ناز و نعمت ان است كه بنده براي كسب رضاي خدا با مشقت فراوان و با تحمل هزاران فشار  و دسيسه خردكننده  همه جانبه و منجمله  تحمل بغض و كينه شيطاني  و شخصي اندك مدعيان  بي سواد و بي هنر و ريا كار و  درغگو ! و نيز با دارا بودن سه مهارت تخصصي روز دنيا در مغازه اي متروك و كوچك خود به انتقال علم و دانش كامپيوتر و زبان به هزاران جوان مستعد ولي بي بضاعت محل تولد خود مشغول است  و در كنار ان هم اين كارهاي به بيان شما "بسيار مهم" را هم انجام مي دهد! .

بله عزيزم ! از اين  ناز و نعمت خدمتگزاري مسرور و خداي بزرگ را شاكرم!  اما اگر منظور تو عزيز از ناز و نعمت داشتن خانه و ماشين و باغ و يلا و حسابهاي بانكي پر و پيمان  و رانت است به اطلاع تو عزيز مي رسانم  سخت در اشتباهي! و اصلا و ابدا از اين خبرها  نيست !اگر تو عزيز دلم و خانواده محترمت مثل بنده در خانه اي اجاره اي نقلي بدون گاز انهم در اين سرمايي طاقت فرساي زمستان زندگي مي نموديد انوقت متوجه مي شديد  هنوز هستند كساني كه نه به ريا و تزوير و نه به باند و باند بازي و نه به دروغ و قدرت! و نه به ثروتي كه با فقير كردن ديگران  و خيانت به بيت المال بدست امده باشد علاقه اي دارند و نه به چيزي هايي كه اهل صرف دنيا !شبانه روزي و بطور بلدوزر وار بدنبال جمع اوري مال و ثروت و شهرت و شهوت  و قدرت هستند و اصلا هم سيري وخستگي سرشان نمي شود . خيلي تقوا مي خواهد كه خلبان! باشي و با نامردي و جنايت اشكار  وادارت كرده باشند گاريچي بشوي!  اما تو  با افتخار وظيفه گاريچي را بپذيري !  و همه را مشيعت الهي بداني  و صبوري كني و خم به ابرو نياوري ! خدمت كني  و بي توجه به تهديد و تشويق و دسيسه و مزاحمتهاي اشكار و پنهان  ديگران !  از اينكه كارهاي بزرگ را به ادمهاي كوچك و كارهاي كوچك را بدست ادمهاي بزرگ دادند فقط نگران  تبعات مخرب ان براي كشورو نظام و مردم باشي  و ... بگذريم !.
----------
ت- در اين شش سال هرگاه مطلب و تحليلي در وبلاگ هايم قرار داده ام  در نهايت  بي ادعايي و فرو تني  و صادقانه و متواضعانه در ابتداي ان جمله " (اين تحليل يك پيش بيني سياسي صرف و يك برداشت شخصي است كه ممكن است درست باشد يا غلط .اگر درست است گواراي وجود و اگر نادرست است از پيش پوزش مرا بپذيريد)".با اين جمله هميشه قصد داشتم تا اول نشان دهم "همه چيز را همه كس دانند" و دوم بر نسبي بودن صحت و صقم  تحليل هاي سياسي تاكيد نمايم و سوم جاي بحث و نقد  را بر نظرات و تحليلهايم باز گذارم و بلاخره چهارم امكان استفاده احتمالي اهل سياست و پژوهش و درس و بحث و مسئوليت و رسانه را از اين تحليل ها را فراهم سازم.


در اينجا با چهار بيت از غزل حافظ  توجه شما خواننده عزيز  را  به تحليل زير با نام " ايا مهندس مشايي وزير امور خارجه مي شود؟ " جلب مي نمايم.
------------
"حاليا مصلحت وقت در ان مي بينم -كه كشم رخت به ميخانه و خوش بنشينم"

"جام مي گيرم و از اهل ريا دور شوم-يعني از اهل جهان پاكدلي بگزينم"

"جز صراحي و كتابم نبود يار و نديم-تا حريفان دغل را بجهان كم بينم"

"سر برازادگي از خلق برارم چون سرو-گردهد دست كه دامن زه جهان درچينم"
........ حافظ
- سعید شجاعی سعدی شیراز-جمعه 89/10/24

-------
" ايا مهندس مشايي وزير امور خارجه مي شود"

تغیير دکتر متکی وزیر پیشین امور خارجه و گزینش سر پرست جدید  از سوی دکتر احمدی نژاد رییس جهمور محترم
بازار حدس گمان در مورد معرفی وزیر اینده به مجلس را در بین ناظران و تحلیلگران سیاسی ایران و منطقه داغ نموده است . تجربیات مشابه در بعد از انقلاب  نشانگر ان است که در بیشتر موارد همه روسای جمهور پیشین همان فرد سرپرست را  در (پایان و یا قبل از پایان)مدت سه ماهه قانونی جهت کسب رای اعتماد  به مجلس معرفی نموده اند.
در این مورد هم تقریبا همه ناظران  و تحلیلگران سیاسی به استناد به همین روییه معمول انتظار دارند دکتر صالحی در دوماه اینده رسما از سوی رییس جمهور  بعنوان وزیر امور خارجه جدید به مجلس شورای اسلامی معرفی شوند . اما بنده  با توجه به شرایط منطقه ای و جهانی  که ایران اسلامی در ان بسر می برد اعتقاد دارم اگر دکتر احمدی نژاد از رای اوردن مهندس مشایی مطمئن گردد هیچ بعید نیست ایشان را بجای دکتر متکی به مجلس معرفی نمایند.در چنین صورتی بنظر می رسد اگر حساسیتهای که اظهارات  اخیر اقای مهندس مشایی ایجاد نموده است را بدلیل داخلی بودن(بیشتر ) دامنه  و تبعات ان نادیده بگیریم. به هر روی  بنظر می رسد اقای مشایی به سه دلیل زیر یکی از  گزینه ها برای تصدی این مسئولیت باشد .
----------
1- ارتباط کاری و شخصی و خانوادگی مستحکم و گرم و صمیمی که بین ایشان و رییس جمهور وجود دارد می تواند همدلی و هماهنگی بیشتری را در مواجهه با  چالشها و تنش ها و مذاکرات و  دفع تهدیدات  و استفاده از فرصتها و جلوگیری از فرصت سوزی  را برای نظام و دولت و مردم و منافع ملی در سیاست خارجی بهمراه داشته باشد. این مطلب درست است که سیاستهای کلان خارجی و داخلی را (براساس قانون اساسی) مقام معظم رهبری تعیین و ابلاغ می نمایند اما قانونا دولت و بخصوص رییس جمهور و وزیر امورخارجه (تحت نظارت مجلس )بعنوان بازوی اجرایی  رهبری و مجلس  اجرای انها را بر عهده دارند. لذا هر فردی که بتواند  در چارچوب قانون و با رعایت همه اصول و معیارهای تدوین شده و مصوب  رسمی با کمترین هزینه بیشترین درجه موفقیت در کسب منافع ملی را در سیاست خارجی بدست اورد احتمالا مورد تایید  همه هم  باشد . بنظر می رسد با توجه به همه جوانب پیش گفته شده اقای مشایی یکی از گزینه های موثر برای  رسیدن به این مهم باشد.
----------
2- هر چند مواضع و اظهارات اخیر  اقای مهندس مشایی در داخل و در کنار موافقانش مخالفت های شدیدی را هم در پی داشته است اما همین اظهارات و مواضع او در کنار شخصیت سیاسیش (انچنان که از واکنش های  رسانه های انها بر می اید) بنظر می رسد در محافل سیاسی غرب  و شرق  بازتاب مثبتی داشته است که در شرایط سیاسی و تحریمی پیش رو بنظر میرسد می تواند ایشان  نقش مثبتی در کسب  و رسیدن به اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران  ایفا نماید ( شاید شما خواننده عزیز اصطلاح "شرق و غرب" را مربوط به دوران جنگ سرد تلقی نمایید اما بنده به دلایلی که جای بحث ان در این مطلب کوتاه نمی گنجد اعتقاد دارم شکل جدیدی از تقسیم بندی جهانی "قدرت" در حال تکوین است که کار برد این اصطلاح را در ادبیات سیاسی جهان امروز مجدا احیاء نموده است) همچنین تجربه مدیریت چند ساله بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و اشنایی بیشتر ایشان با مسایل فرهنگی و تاریخی و سیاسی و گردشگری   ایران و منطقه و جهان از دیگر امتیازات مشایی برای وزارت امور خارجه است .
----------
3- همانگونه که بیشتر ناظران سیاسی جمهوری اسلامی (چه در داخل و خارج) ایران پیش بینی می کنند به احتمال زیاد اقای مشایی در انتخابات اینده ریاست جمهوری از سوی جناح قدرتمند طرفدار دکتر احمدی نژاد بعنوان ریاست جمهوری معرفی و (در کنار کاندید های دیگر)پا به میدان رقابت خواهد گذاشت(بماند که بسیاری هم پیش بینی می کنند که در چنین صورتی شورای  محترم نگهبان امکان دارد ایشان را رد صلاحیت نمایند) حال اگر فرض کنیم که ایشان با تایید شورای نگهبان وارد عرضه انتخابات گردد بنا براین فعالیت ایشان بعنوان وزیر امورخارجه بخصوص اگر با کسب موفقیت در انجام وظایفش همراه باشد عملا وجهه و مو قعیت او  را در داخل و خارج افزایش چشمگیر خواهد نمود و همین امر   موفقیت ایشان در کسب رای را دو چندان خواهد نمود.بنا براين بعيد نيست اقاي مشايي به مجلس شوراي اسلامي بعنوان وزير امور خارجه معرفي گردد.