Sunday, August 22, 2010

a political dream of me! you can read it in persian.



تبریک هسته ای و یک طنز سیاسی مهم!

بنام خداوند بخشنده مهربان




قرارشان بود که نگذارند  نظام و ایران و ایرانی با نزدیک به ده هزار سال هنر نمایی در صحنه علم و فرهنگ 


و تمدن سازی جهان  به دانش های روز و منجمله دانش هسته ای دست یابد . تهدید و تحریم  فراوان کردند و تا توانستند زور  گفتند! .اما دریغشان  که این دولت و ملت   و رهبری قدر !  نه به تهدید و نه به تحریم انها ارزشی دادند و نه به مانع تراشی فراوانشان بهایی! . به لطف خدا دیروز بله همین دیروز !  اولین نیروگاه هسته ای ایران با شروع روند بارگذاری میله های سوخت هسته ای  رسما اغاز به کار نمود که این موفقیت دیگر را (در کنار سایر دستاوردهای علمی و صنعتی روز) به  همه ملت ایران و ملل دوستدار فرهنگ و تمدن ایران و به همه جهانیان  به عنوان یک شهروند ساده ایرانی و نیز یک وبلاگ نویس  طنز پرداز و تحلیلگر  مسایل  اجتماعی و نیز سیاست خارجی ایران اسلامی شادباش می گویم.
لطفا مطلب زیر با عنوان "خواب سیاسی مهم " را نیز مطالعه فرمایید!.
سعید شجاعی سعدی - شیراز - یکشنبه  89/5/31
------------------------------






"خواب سیاسی اولین سحر ماه مبارک رمضان"            A POLITICAL DREAM OF ME  







ایا شما تا حالا خواب سیاسی دید ه اید .انهم در باره خودتان و از سوی کسانی که بر علیه شماناجوانمردانه و بدور از هر توجیه شرعی و قانونی" مسئله افرینی" و توطئه  بر اساس کینه و بخل و حسادت شخصی نمایند ؟ من که سحر اولین روز ماه مبارک رمضان(که همینجا حلول ان را بر همه مسلمانان و بخصوص شیعیان جهان تبریک عرض می کنم ) ان را تجربه نمودم و هم اینک این خواب را برایتان تعریف می کنم .


الف - یاداوری


 - این خواب کاملا طنز و تخیلی است . اما ریشه حقیقی و واقعی ان در درد و ظلم های است که بر نویسنده وارد ساختند و هر دقیقه و ساعت او  به جبر زمانه باید تبعات اعمال شیطانی  و غرض و مرض مابانه دیگران را باید تحمل کند.در این خواب شما با  مباحث و گفته های دو هویتی روبرو هستید که اولی شخصیتی شیطانی و دنیا طلب دارد  (با  سوی استفاده از  قانون و حفظ ظاهری شعائر )  و دیگری شخصیتی که خدا ترس و قانون مدار  است و دلش می خواهد امور حکومت و مردم درست پیش روند اما از چنان جایگاه و قدرتی برخوردارنیست تا به خواست خود جامعه عمل بپوشاند لذا نهایتا تسلیم




نظر نفر اول می شود. این دو شخصیت را  می توان بعنوان  نماینده  و سمبل دو قشری که در رد ه های میانی   و یا پایینی  هر جامعه و یا  هر دستگاه حکومتی در دنیا و منجمله در نظام  مردم سالاری دینی  و بین اقشار مردمی ما در راس کار هستند  و یا  به هر صورت دست بالا رادارند بحساب اورد . در این خواب سیاسی  از جفا و ظلمهای فراونی می خوانید که توسط افراد انگشت شماری با سوی استفاده از قانون و قدرت و موقعیت خود  بر من (و یا دیگری) روا داشته اند .  شاید در نگاه اول هر ساده اندیشی!  من باید به همه چیز بدبین  و از ظلم و جور بی حد و حساب این عده بدبخت و بیمار  به عناد بیافتم  ! اما بر عکس با افتخار اعلام می کنم یک ایرانی خدمتگزار مردم و نظام بوده و هستم و رفتار چند نفری که بنظر می رسد از لحاظ شخصیتی و روانی مشکل اساسی دارند  






(و از فقر نداری و با سوی استفاده از ابزارهای قانونی در اختیار خود  خود را به زر و زور تزویر و ریا مسلح کرده اند ) هرگز سبب نخواهد شد تا  ذره ای از عشق و علاقه عمیق بنده به نظام و کشور و تاریخ و تمدن بزرگ  ایران عزیز  کم نمایند . به همین دلیل  برای صدمین بار رسما اعلام می کنم همه انها را هم بخشیدم ولی واگذارشان را بخدا و خودشان می نمایم و به این کوردلان شیطان صفت می گویم که اگر از اسمان شهاب سنگ هم بجای رفتار  پست و ناجوانمردانه کنونی اتان  بر سرم ببارید !  لحظه ای حاضر نیستم به نظام و کشورم پشت نمایم ! و مجدا می گویم  همه انها  را بخشیدم  و تاکید می کنم برسم جوانمردان و مردان خدا و اخرت بین !


 اگر شما چنین ناجوانمردانه و شیطانی تازیده و  می تازید من حاضر نیستم حتی  خاری  به کف پای شما  بنشیند که هیچ ! بلکه برایتان از خدا ی عادل و بزرگ  شفای  کامل و بازگشت سلامتی روح و روان که بعلت کیف و سرمستی وصف ناپذیر کسب هر دم بیلی" زر و زور و شهوت " به عدم تعادل شخصیتی  و عقده  شدید دچار شده اید خواستار و نیز برایتان  یک زندگی سالم و با عزت (و نه ذلتمند  کنونی) مسئلت می نمایم .


 -----------------------------------


ب: اما خواب سیاسی من!


-ای بابا کی به کیه ! انچه من می گم درسته و وای به حال کسی که زاویه اش با من یک میلی متر نخواند .


-مهم نیست توانش چقدر است و اصل و نسب دار و متعهد و دلسوز و سه مهارت تخصصی  جهانی و روز دارد .


-مهم اینست که من تشخیص می دهم او مسئله دار ! و ناباب است .


-چی گفتی  کل زندگیش را زیرو رو کردید چیز مهم منفی پیدا نشد ! غلط کردید !مورد ندارد بتراشید! مثلا ببین زمان دانشجویی  و در خوابگاه مردانه که کولر و پنکه بدرد بخورهم نبود با شرت در تخت خود نخوابیده !




 حتما خوابیده مگه در ترم تابستانه  و  در هوای گرم  جهرم  با حرارت حدود  50 درجه  انهم 22سال قبل دانشگاه نبوده  ! پس حتما اینکار را کرده خوب پسر خوب همین می شود یک مسئله غیر اخلاقی  و یک برگ اضافی دیگر بر پرونده ای که برایش ساخته ایم  ! .




 تازه چشماش هم سبز است پس حتما  پارسال با سبزها رابطه داشته! این هم یک جرم دیگه ! خاک بر سر !  مگه ندیدی چطور به بهانه هک شدن وبلاگها ش  حدود ده ماهی مطلب تو سایتهایش نگذاشت که اگر گذاشته بود در ان قیل و قال  و شلوغی بعد از انتخابات خوب می شد ناکارش کرد  و برای همیشه از شرش خلاص شویم که نشد !.


هی میگه اگر می خواهیم نابودش کنیم با این بهانه و دلایل مسخره این کارشدنی نیست باید فکر دیگه ای بکنیم ! هی میگه او برای پیروزی انقلاب و بعد هم جبهه و کمک رسانی به اسیب دیده گان  زلزله در قالب امدادگر هلال احمر و نیز اموزش مجانی زبان انگلیسی  و کامپیوتر به  مددجویان و افراد معلول تحت حمایت بهزیستی  و دختران و پسران دبیرستانی و دانشگاهی مشمول طرح تابستانه  مساجد محل زندگی خود  و نیز دختران  و پسران بسیجی محل خود با تحمل  مشقت فراوان  خدمت فراوان نموده  است .


باز میگه پدر او (مرحوم حاج علی قاسم  شجاعی سعدی "ره" )کسی است که همه دار و ندار  و ثروت فراوان خود را صرف امور خدمت به خدا و  مردم ندار و گرفتار  نمود. در این کار انقدر اصرار نمود تا به ورشکستگی رسید تازه انوقت هم دست از خدمت به خدا و  مردم با وجود فقر و نداری شدیدی که دچارش گردید! برنداشت.


- چقدر بگم ما کار به خدمت او و یا  پدرش به خدا و مردم و نظام و کشور نداریم ما فقط به اثار منفی کار و تلاش او بر منافع شخصی و ثروت و موقعیت ( هردم بیلی ) خود داریم که از همه چیز مهم تر است!.پس کارها و خدمات فراوان مثبتش را فراموش کن و بگرد نقطه ضعف  هایش را پیدا کن !.


- باز که گفتی گشتیم چیزی پیدا نشده  ! بابا مگر سال 60 به زبان انگلیسی مسلط نشده  اخه توی ان هنگام کی فکرش به این کار می رفت بجز یک ادم مشکوک ! مگه وقتی تو اداره کارمی کرد وا نداشتیم  کارمندش با او انگلیسی حرف بزند تا بگوییم قرار و مدار در در ! می گذارند ! مگه  با مدیری  که اهل یکی از روستاهای شمال  کشور بود بر سر کارهای غیر اصولی که هم هزینه فراوان به بیت المال تحمیل می نمود و هم انقدر ان مدیر باسواد بود که وقتی این شجاعی !


کتاب "اتمسفر "  را ترجمه نمود و مورد تایید کارشناسان هم قرار گرفت  او به شجاعی گفت: اخه کتاب اتمسفر (لایه های هوای جو اسمان) چه ربطی به هواشناسی و تو دارد! و کتاب را گرفت به گوشه ای پرت نمود و  بعدها همین شجاعی  با نگارش  چند مقاله علمی و ارسال انها برای سمینارهای هواشناسی و اداری و بعد هم  با پذیرش علمی  ان مقاله ها توسط هیئت متخصصین داوری  لج مدیرکل و باند  خیلی دست پاک !  و  با سواد ! و  صد البته خیلی توانمند وقت را


دراورد ! خوب همین می شود تمرد از دستور مدیر کل  و مقابله با  اعضای محترم باند جناب مدیرکل وقت ! و دیدی که بعد از استعفای شجاعی  و در نبود او همین باند  هر چه خود کرده بودند و هر چه گند بالا اورده بودند را به پای شجاعی گذاشتند و ما هم چشم خود را بستیم تا برادرا  ! حساب این اقا را برسند  دیدی که احمق جان !  اب از اب هم تکان نخورد ! مرد ناحسابی مسئله ای مشکوک  و غیر اخلاقی تر از این موارد چی می خواهی که او مرتکب شده است !!!.






 -ای بابا این چه حرفی که می زنی چرا میگی ما داریم  مسائل را توی روز روشن 180درجه برعکس نشان میدهم و اتفاقی نمی افتد!!!.


  باز میگه اینا که  گفتی حسن تقوا و درستی مدیریت و توان و شخصیت و سواد و تعهد شجاعی را می رساند نه عیب و ایراد او را بابا جان ! من و تو این قدرت(!!!؟) را داریم که هر خوبی را بد و هر بدی را خوب نشان دهیم ! خوب حالا همه این کارهای شجاعی را بد نشان بده و ببند به پرونده اش ! کی می خواهد در حال و اینده من و تو را باز خواست کند . هان  بگو کی می خواهد؟!.






- هی میگه وظیفه اخلاقی و قانونی یک انسان و یک ایرانی  ازاده (چه برسد به ایرانی مسلمان )ان است که به هنگام مسئولیت باید همانگونه رفتار  و عمل کنند که شجاعی عمل کرده است! تا هم مردم و هم خدا راضی باشند و هم به بیت المال خیانت نشود و هم کارها درست و صحیح و قانونمند و علمی و شرعی پیش روند.باز میگه هر ادم شرافتمندی را هم که جای شجاعی می گذاشتند همانگونه عمل می کرد که شجاعی عمل نموده است!.




- بابا اگر افراد پاک دیگر هم همین کارها را می کنند که دیگر مزاحم بخور بخور و خار چشم ما که نبوده اند !  همه که نمی خواستند  کاندید نماینده گی مجلس و غیره شوند همه که در اینترنت این همه مقاله نویسی و خود نمایی که نمی کنند همه که مدعی و  ندای صلح طلبی و  تحلیل مسایل خارجی جمهوری اسلامی را سر نمی دهند ! مگر یادت رفته دوسال قبل می خواست سازمانیNGO""  را بنام "پاسداران صلح و امنیت ملل " درست کند و خودش رییس ان گردد و در منطقه و جهان با محوریت جمهوری اسلامی ایران صلح و امنیت را گسترش و ان را تعمیق و نهادینه گرداند !  که از شانس خوب ما موفق به انجام این کار نشد !. باز میگه اگر شده بود که بد نبود هم منافع جمهوری اسلامی بیشتر و بهتر  تامین می شد و هم منطقه و جهان  ارامش و همکاری بیشتری را تجربه می نمود  و تازه  می شد با این کار جلوی هر جنگی نا خواسته و غیر ضروری را گرفت و نهایتا علاوه بر منافع و امنیت نظام و  مردم ! همچنین منافع شخصی من و تو هم  بیشتر تامین می گردید.




 ای بابا ! یادت رفته در جنگ 8 ساله چقدر پول از احتکار و دلالی جنس مورد نیاز نظام و مردم به جیب زدیم .نمی بینی این اقا می خواهد با جلو گیری از یک جنگ مجدد هزاران برابر کسب و کاری که در جنگ هشت ساله داشتیم را ازبین ببرد !ای لعنت بر این حسود بخیل!.




- بابا جان !این  لعنتی همچین پرو شده که نظریه پردازی سیاسی برای اینده روابط خارجی  نظام و منطقه و جهان  هم می کند! خبر داریم چند مرتبه به سمینارهای معتبر جهان  دعوت شده و دو بار هم  توسط وزارت کشور شیطان بزرگ از طریق اعلام اینترنتی   برای گرین کارت و اقامت دایم در امریکا دعوت شده اما این لعنتی حتی جوابشان را هم نداد که اگر داده بود  با یک انگ خلق الساعه  امریکایی تا ابد او را زمین گیر و یا به زیر خاک می فرستادیم و همانگونه که  وزیر وقت انگلیس بعد از سرنگونی دکتر مصدق گفت "حالا می توانم یک خواب راحت بکنم " ما هم بعد از زیر خاک کردن این اقا خواب راحت می کردیم! الهی  شجاعی مردشور ببرت!  که خواب و اسایش( شیطانی )ما را بر هم زدی !.البته بین خودمان بماند !  یک جور هایی به همت و اراده  و شخصیت  والا ی شجاعی هم حسادت دارم  و هم در حیرتم که چطور این مرد چشم بر همه خوشیها و لذایز دنیا بسته ! به جان خودم من حاضرم همه چیزم را بدهم تا بگذارند بروم ان طرفها "زندگی " و " حال " کنم !. انوقت این بابا را دعوت می کنند ناز می کنه و احمق ! انها را  تحویل نمی گیرد.


-  تازه اگر میگذاشتیم که  همه ایمیلها وپیامک  و تلفنها ارسالی برای او بدستش برسد و از همه دعوتها و اظهار نظرها  اگاه می شد !  اونوقت دیگه چی می شد! . ای بابا باز میگه  در پوشش قانون دارم کینه  و غرض و مرض شخصی  و محدودیت های غیر قانونی و غیر شرعی و ناجوانمردانه در موردش  اعمال می کنیم ! .باز میگه او خادم مردم و نظام و صلح و امنیت ملی ما و منطق و جهان است و به هیچ گروه حقوقی و سیاسی  و یا شخص حقیقی بجز به خدا و نظام و خودش وابسته نیست!. او  یک فیلسوف  و دانشمند بی ادعا است ! اخه احمق جان




معلوم که وابسته نیست  معلومه که با سواد و مجرب است نه ما که  همه دنیا بخوبی می داند ! تمام کارهای خداپسندانه و خادمانه و صلح طلبانه  او خود جوش و بدون ریالی سود شخصی برای اوست. اما چرا نمی فهمی منافع مالی و سیاسی و غیره ما حکم می کند که حتما به یک جا وابسته اش کنیم  و گرنه فردا و یا پس فردا فلان مسئول کشوری و یا سازمانهای علمی و هنری و فرهنگی جهانی امدیم شد و خواستند  از توان  و اخلاص و مدیریت و دانش او استفاده کنند  و فهمیدند این اقا مورد کینه و غرض و مرض شخصی ما قرار گرفته و با همه توان با پرونده سازی  دروغ برایش مسئله نداشته افریدیم انوقت نان ما  که اجرمی شود و همه لذایذ و ثروت وامکانات باداورده و  "هردم بیلی "  که بنا حق مال خود کرده ایم  ول می شود.! مردک تو ای ! که برای او دلسوزی میکنی یادت رفته در روستا و شهر خودمان اه در بساط نداشتیم و با همین کارها و حق کشی ها و از میدان به در کردن نخبه گان دلسوز و توانمند با سواد بوده است که به چنین جایگاه و ثروت و لذتی رسیده ایم  ! حالا می خواهی با دلسوزی الکی همه چیز را از دست بدهیم !  هی میگه  اخرش خدای است باید از انتقام خدا بترسیم!


- اخه احمق جان اگر  این کارها را نکنیم و خدای ناکرده روزی او جای من و تو را گرفت اون وقت می دانی وقتی بفهمد چه ناکرده ها  و چه چیزهای که خودش  روحش هم خبر نداشته به ریش نداشته اش بسته ایم چه می کند! ای بابا چرا حرف حالیت نمی شه هی میگه او همه را بخشیده و مرد پاک و باخدا است و اصلا اهل انتقام  و کینه ورزی نیست تازه هر چه برایش بافته ایم را پنبه کرده و با وجود همه محدویتها و ضلم ما توانسته از حداقل امکانات موجود حداکثر رشد و پیشرفت را برای خود و خانواده و فامیل و نظام و مردم و کشور و تحکیم  صلح و امنیت منطقه ای و جهانی استفاده کند !  باز میگه که اگر کارهای زشت ما برایش اثر گزار و مهم بود. حداقل برای خلاصی از اعمال زشت و ناجوانمردانه ما مهاجرت می کرد  چرا که  هم زبان بلد بود هم سه مهارت  تخصصی روز دنیا با تجربه  فراوان  کار و مدیریت  لازم را هم دارد. ان طرفها هم که برای چنین فردی با این توانمدیها جان می دهند و انجا هم امثال من و تو شاید پیدا نشود که با این شیطنتها و رفتار زشت و ناجوانمردانه زیراب هموطن مخلص  و خادم  و کار بلد خود را بزنند!.


- بابا جان همین که ما این همه بلا سر ش اوردیم نرفته است هم مشکوک است! ببخشیدا: شما یا نمی فهمید یا خودتان را به نفهمی زده اید ! اقاجان این بابا را هزار غل و زنجیر ناپیدا به دست وپایش بستیم و همه چیزش را کنترل می کنیم  ببین لاکردار ! خود و خانوداه اش را به کجا رسانیده تا سال 67 که او به دانشگاه رفت فقط سه دیپلمه در خانواده اشان بود و با تشویق مستقیم و غیر مستقیم  او هم اینک دو  استاد دانشگاه و دهها دانشجو و یا فارغ التحصیل رشته های مختلف در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد  و دکترا و بالاتر  دارند .حالا فکر کن اگر ازاد بود و محدویت تحمیلی ما نبود دیگه  چه می کرد . انوقت میگه او خطرناک نیست! هی میگه اینها که گفتی بد نیست !.


 باز میگه فعالیتهای اینترنتی او برای تحکیم پایه های صلح و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و منطقه و جهان است و برای جلوگیری از جنگ غیر لازم و تلفات  شدید در دو طرف  است !. باز دلسوزی می کند و میگه حیف همچین شخصیتی ! کم پیدا میشه کسی که بدون داشتن منافع مالی و جناحی و سیاسی خودش را به هر اب و اتشی بزند تا به نظام و مردم و صلح و امنیت جهان خدمت کند تازه به جای تشکر و پاداش از طرف ما مورد شدیدترین ظلم و ستم هم قرار گیرد و تازه دم هم نزند ! بنظر من همه کارهایش مثبت است حیف همچون فردی است که ما این همه بلا سرش می اوریم !.




- کارهاش مثبت است که هست  سرش را بخورد ما چیکار تاثیرات مثبت برای مردم و نظام و منطقه و دنیا  داریم !ما باید فکر تاثیرات منفی  فعالیت های او برای منافع شخصی خودمان باشیم .مردک  ! اگر روزی همه بفهمند که ما چنین شخصیتی را با این توانمدی  بالا را  با کینه و غرض شخصی  منزوی و گوشه نشین کردیم انوقت نان و ماشین های رنگ و وارنگ و خانه های بسیار و صیغه های خانمهای خوشکل و تنگل و منگل و دسته گل  ! همه پر می کشند انوقت باید برگردیم به کارهای یدی و حمالیهای قبل  در روستا و اطراف شهر!  احمق جان !  دلت می خواهد اینجوری بشه و با اوج گرفتن او  و امثال او همه این امتیازات و رانت ها و امکانات و رفاه باداورده ای را که در روستا و جنوب شهر خودمان حتی خواب ان را هم نمی دیدیم ! یکجا از دست بدهیم ! .




-کور بودی هرچه گشتیم و هرچه خواستیم حتی ریالی خلاف از سوابق اداری او گیر بیاریم پیدا  نشد که نشد تازه معلوم شد او خود دزدگیر است و به احدی اجازه دست اندازی به بیت المال را نداده است.باز میگه اگر او و امثال او اوج نگیرند و مسئولیت نداشته باشند مثل ملا نصیرالدین است که شاخه زیر پای خود را اره می کرد و مثل سوراخ کردن و شکستن  قایقی است که در دریای طوفانی روی ان ایستاده ایم!.


- برو بابا ! هر بلای سر همه اومد سرما هم می اید فقط مهم این که او و امثال او نباشد! بجان خود من حاضرم بیگانه به اینجا حمله کند اما  امثال او  در  راس امور نباشد چرا که زود با بیگانه رفیق می شویم می گویم بابا ما ازاول هم با شما بودیم فقط  از روی ناچاری با نظام همراه شدیم! درست همان کاری که بعضی از افغانها و عراقیها کردندچه ثروت و مقامی هم که نگرفتند!




- باز حرف زد  بابا اسم اینکار اصلا  خیانت نیست  ! برعکس دانستن قدر شانس و اقبال و موقعیت مناسب است! .باز میگه اگر جنگ  غیر ضروری بشه ممکن است نظام  و کشور و  تمامیت ارضی و امنیت ملی و جان و مال و ...  مردم و نیز امنیت منطقه و جهان بخطر بیفتد و جنگ جهانی سوم شروع گردد  ! بابا  بخطر افتاد که افتاد جنگ جهانی شد که شد ! اتفاقا منافع ما در این  است که همه چیز بخطر بیفتد اخه مردک ! در اوضاع ارام کی می تونه ثروت یک شبه بهم بزند فقط  در اوضاع نا ارام و شیر تو شیر است که ما برای کسب ثروت (حرام ) ولی فراوان قادر به انجام هر کاری هستیم !.


 هر چند اینها  که میگی همه  نوشته ها و حرفهای  اون باباست  که الکی  در تحلیل ها ی وبلاگ هایش  شلوغش کرده  اصلا جنگی در کار نیست  تازه اگر قرار بود که جنگی هم بشود با تحلیل های هشدار گونه او و نامه پراکنی هایش و فعالیتهای دیگر صلح طلبان داخلی و خارجی ! متاسفانه  در عمل هم توانسته اند همه مسئولین  و صلح طلبان  داخل و خارج  را  با تحلیل هایشان بیدارتر نمود ه اند و جلو جنگ غیر ضروری را  بگیرند ! پس  خاک برسرت ! که بجای  فکر اساسی برای نابودی او  تحت تاثیر مطالبش هم قرار گرفته ای ! مارا باش با کی کارمیکنیم انوقت میگه بهش نگم مشکوکی!


-باز میگه ما با این کارهایمان عملا  قصد جان او را کرد ه ا یم !  بابا چرا نمی فهمی ! فرض کن  قصد جانش را کرده ایم .خوب کردیم  ! کسی که  مانع  منافع  شخصی ما  باشد سر انجامش همین است می بینی که اول منزوی و گوشه نشینش  کردیم  تا ببینیم نتیجه چه می شود  ایا خفه می شود و مزاحم امورات ( شیطانی) ما نمی شود و  دیگر دم از مدیریت و منافع ملی و تمامیت ارضی نظام و کشور نمی زند . بعد اگر لازم باشد برای حفظ  پست و ثروت و خانه و رفاه ظاهری و کیف با خانمهای خوشکل صیغه ای ! هزاران مثل او را نابکار هم می کنیم ! اما تا حالا که سیاست مسئله دار کردن او خوب جواب داده به کور ی چشمش بازهم جواب خواهد داد.




  اما اگر خواست غلط زیادی کند و  انوقت فورا نفله اش می کنیم و تا ان روز در توالت و حمام و خانه و  مغازه و خیابان و اینترنت  و تلفن و سواری و اتوبوس خواب و بیداری مواظبش هستیم تا غفلتا زنجیرهای دست و پایش را خودش و یا دیگری  پاره نکند و نهایتا با مهاجرت گورش را گم کند  و یا در کنج مغازه و منزل اجاره ایش در گمنامی بمیرد! این بنفع همه است  چرا که اگر با این همه بلایی که سرش اورده ایم بیگناه باشد که می رود بهشت! و اگر گناهکار باشد می رود جهنم و ما به نفعش کار کردیم چرا که نگذاشتیم زنده بماند تا گناهاش زیادتر گردد !  باز میگه این طرز فکر شیطانی و ضد بشر و دین  و حیوانی است چرا که خدا فرموده کشتن یکنفر یعنی کشتن یک ملت ! .




-باز حرف زیادی زد ! اصلا بتوچه که جواب منو می دهی تو نباید در مقابل من استدلال کنی تو باید فقط اطاعت کنی هر چه گفتم چشم بگویی ! معنی نداره زیر دست از بالا دست ایراد و اشکال فنی بگیرد! .بار اخرت باشه  از این حرفها می زنی ! مگه می خواهی برای خودت هم  یک پرونده بسازم  ! اصلا تو هم یک نمه مشکوک می زنی نکنه با خواندن مطالب او در سایتهایش گمراه شده ای ! مبینی که دست بساختنم خیلی خوب و خلق الساعه است ! غریبه  و اشنا و همکار  هم نمی شناسد فهمیدی !.


-  باز میگه بیا تمومش کنیم و راحتش بگذاریم اخه نادان ! اگه ازادش بگذاریم همه چیز را دگرگون می کند !  نه دیدی  چه زود او مشکلات را  با قوه هوش استعداد و تجربه و سه مهارت تخصصی اش دور زند مگه  ندیدی ! سیاست بی پول نگه داشتن  و  تحمیل سنگین هزینه های همه جانبه اش را که برای خورد کردن کمرش طراحی و  اجرا کردیم  را چطور دور زد  دیدی رفت مغازه خرید  بی مرام  !


اگر راحتش بگذاریم زود همه چیز را تغییر میدهد !  دیدی چطور ده میلیون از دوازده میلیونی را که برای رهن خانه به صاحب خانه قبلی اش داده بود گرفت و یک مغازه  کوچک در یک محله مستضعف نشین و در یک محل مسئله دار !  شهر شیراز خرید و با دو میلیون باقی هم در همان محله خانه ای را اجاره کرد .تازه می خواست مغازه را به دفتر جهانگردی تبدیل کند  و صنعت جهانگردی کشور و استان را جانی دیگر بخشد که تا حالا با روی زمین کشاندنش  خوب برجکش را زده ایم  و در خماری نگه اش داشته ایم  تا ضمن منصرف کردنش به او بفهمانیم  با کی طرف است و یک من ماست چقدر کره می دهد !




 لعنتی با کارهای بزرگ در این  صنعت می خواست هم ما را برای همه موانعی که برایش بافتیم بیشتر  زیر سئوال ببرد و هم نشان بده که تاکنون بیشتر مجوز های صادره شده غیر اصولی و  در اغلب موارد به کسانی داده شده که جایگاه این صنعت در ایران و منطقه و جهان را درست و بطور کامل و شایسته  و بایسته تشخیص نمی دهند که اگر می دادند وضع جهانگردی ما اینقدر اسفناک نبود و دهها میلیارد  دلار درامد سهم نظام و مردم و کشور ما از صنعت جهانگردی جهان  براحتی اب خوردن به جیب کشورهای چون ترکیه و امارات و غیره نمی رفت  انهم با وجودی که تمدن و فرهنگ کهن ما و اثار تاریخی ثبت نشده و  ثبت شده  جهانی ما  اگر نگوییم منحصر بفرد است می توان گفت یکی از شناخته شده ترین و مهمترین  ان در تاریخ  و تمدن نوع بشر است.




- این چه حرفی که  می زنی! یعنی چه که  چرا پرونده های را که برایش ساختیم  به دادگاه نمی بریم !بابا  چرا نمی فهمی  هر که ندونه من و تو بهترمی دونیم ! همه محتویات  ان پروندها خالی بندی  و پاپوشی است که برایش درست کردیم خب اگر پرونده برود دادگاه ! قاضی و همه مقامات کشوری  که او در 5 سال گذشته مقالات تحلیلی و اینترنتی خودش را برایشان فرستاده می فهمند که ما  بدون دلیل و مدرک شرعی و قانونی و فقط برای کینه و غرض ورزی شخصی و با سوی استفاده از قانون و موقعیت خود چه جنایت و بلای سر او اورده ایم و دستمان رو می شود. انوقت باید هم تاوان و خسارت کارهایمان را بدهیم و هم  احتمالا محاکمه و یا بیکار شویم و هم این همه ثروت و کیف  و تفریح و  لذتی که  در روستا و محله فقیر شهرمان به خواب هم نمی دیدیم  ! را یکجا از دست بدهیم .


تازه کی حریف زبان و منطق او می شود و  از همه مهمتر کدام قاضی را می توانیم پیدا کنیم که  با زیر پا گذاشتن  قانون و  دین و شرف و وجدان کاریش هر چه ما بگوییم حکم دهد ! . متاسفانه دیدی که هر چه گشتیم  ریگی هم توی کفشش پیدا نکردیم که انرا در بیاوریم و به قاضی نشان دهیم  تا برا اساس ان حکم صادر شود  ! پس  دادن پرونده به دادگاه همانا و روسیاه شدن و سنگ روی یخ شدن و صد البته کنف شدن ما و نیز  رو شدن جرم و جنایت ما هم همانا.






- از همه اینها گذشته مگر نمی بینی عملا مدافع و سخنگوی غیر رسمی و خود خوانده مسایل سیاسی خارجی نظام و  کشور از طریق ارایه تحلیل و پیشنهاد و نظریه های  خودش شده است و از قضا کارهایش اثرات بسیار مثبتی هم  برای امنیت ملی و منافع مردم و نظام داشته است   و احتمالا  حساسیت  زیادی  در باره او و کارهایش ایجاد شده که متاسفانه تا حد زیادی دست ما را برای نفله کردن یک جایش بسته است فعلا صلاح اینکه  برای مقابله با چنین فردی که حساسیت در باره اش نسبتا  زیاد است همین شیوه یعنی منزوی کردن و تنگدست نگه داشتن و پاییدن همه وقت و همه جوره و  24  ساعته او و دور نگه داشتنش از مسئولیت و مدیریت اداری بخصوص کشوری و بین المللی ! و البته جلوگیری از  تاسیس دفتر جهانگردیش  کافی است تا وقتش برسد و کارش را یکسره کنیم.






-  البته  با رد صلاحیت او در اکثر  انتخاباتی که او کاندید شده  ! و  همچنین با مقابله  مستقیم و یا غیر مستقیم با  تبعات و رفتار و اعمال دلسوزانه و مدبرانه اش برای کمک به مردم و نظام   و صلح و امنیت ملی ایران و منطقه و جهان سعی کردیم  تا دستمان در ظلم و جنایتی که سالهاست بر او  و  نظام و جامعه ای  که می توانست بیشتر و بهتر از انچه تاکنون از کارهای او بهره گرفته است استفاده نماید رو نشود و گرنه کارمان خیلی مشکل می شد  . ضمنا شانس اوردیم که همه را بخشیده و  اهل شکایت هم نیست چرا که از طریق بازرسی خودمان و یا  دادگاه نظامی می توانست نه تنها حق خودش را اثبات کند که ما را هم رسوا و محکوم  کند .




اما چون  بر خلاف من و تو دلسوز با تقواست هرگز حاضر نیست حتی برای احقاق حق خود" امنیت و کلیت ما " را زیر سئوال ببرد!پس می بینی کسی جلودار مانیست باید تا می توانیم بر او بتازیم تا امورات (شیطانی )ما  بگذرد  . فکر عاقبت کار   عقوبت دنیا و اخرت و انتقام و خشم  خدا را هم نکن  ! با خدا هم یک جوری سر این مسئله کنار می ایم  که اگه با ما کنار نیاید یک پرونده هم برای او درست می کنیم (استغفرلله) ! ما اینیم دیگه ! کی می توانه مچ ما را بگیره ! اصلا مگر کسی جرات می کنه در باره ما حرف بزند چه برسد به اینکه کارهای ناجوانمردانه و غیر قانونی امثال من تو را رو کند ! پس می بینی که جان و مال و اینده و  ابروی همه دست من و تو است و هر طور که منافع ما ایجاد کند با  انها بازی می کنیم ! کسی جرات دارد حرف بزند تا ناکار و نفله اش نماییم ! حالا  باید دیگه خوب  خوب شیرفهم شده باشی !.






- بله حاج اقا ! شیر فهم !شیرفهم شدم!






- پس پاشو بریم که دو تا تیکه مامانی برای صیغه امشب سراغ دارم ! فقط یادت باشد به خانه ما زنگ بزنی و بگی حاج اقا امشب به ماموریت فوری رفته و فردا برمی گردد به خونه خودت هم زنگ بزن .






- چشم حاج اقا حتما زنگ می زنم.


----------------------------


همینجا بود که زنگ ساعت مرا برای خوردن سحری اولین روز ماه مبارک رمضان 1389 مرا از خواب بیدار نمود.
------------------------
شیراز -سعید شجاعی سعدی - 5شنبه بیست  و یک  مرداد 1389برابر با اول رمضان 1431 و  مصادف با 12 اگوست 2010

No comments: