Sunday, January 16, 2011

IN FINAL, IRAN & WEST , PEACE AND FRIENDSHIP, OR WAR & DESTORY

نهايت تنش هاي ايران و غرب - صلح و سازش و يا جنگ و نابودي!.
-------------
قرار است در ماه جاري ژانويه2011  و طي چند روز اينده مذاكرات ايران با نمايندگان 5+1و المان (و نماينده اتحاديه اروپا) در شهر استانبول تركيه  در مورد مسئله هسته اي و ساير مسايل مورد اختلاف برگزار گردد . همچنين گفته شده است كه دور بعدي مذاكرات احتمالا در برزيل  و بعد از ان نيز احتمالا در تهران برگزار خواهد شد.
ايران نشان داده است ( بويژه در دولت دهم  دكتر احمدي نژاد)واقعا  و صادقانه اماده گي ان را دارد تا در يك روند "برد-برد"  و در يك مذاكره پاياپاي و با احترام متقابل همه چالش ها و تنش هاي بين خود و غرب را حل و فصل نمايد.اما متاسفانه لابي ها و گروههاي بسيار تند رو و جنگ طلب  و طرفدار اسراييل در حزب جمهوري خواه  امريكا(بويژه كه با پيروزي در انتخابات اخير كنگره اعتماد بنفس بيشتري پيدا نموده اند تا انجا كه شكست پرزيدنت اوباماي دمكرات را در انتخابات رياست جمهوري دو سال اينده  را  قطعي ميدانند) و حتي برخي مقامات حزب دمكرات و نيز  بعضي از دول اروپايي  مانند انگليس و فرانسه بنظر ميرسد با لجبازي توام با فرصت طلبي سعي دارند تا از به نتيجه رسيدن هرگونه مذاكره با ايران جلوگيري بعمل اورند چرا كه با ترساندن اعراب و القاي خطرناك بودن پيشرفتهاي تكنولوژيكي و صنعتي و غيره ايران هم تاكنون صدها ميليارد دلار اسلحه به اين كشورها فروخته اند و هم با تحميل تحريم به جمهوري اسلامي ايران قيمت تمام شده  واردات بعضي از نيازهاي استراتژيك ايران را به چند برابر قيمت برسانند.
به همين دليل متاسفانه بنده زياد به اين دور از مذاكرات اميدوار نيستم. اما چند عامل زير اينده اين مذاكرات را در صورت استمرار روشن مي نماياند:
1- صداقت و اهتمام دولت دهم به رسيدن به نتيجه برد -برد در اين مذاكرات.
---------
2- دولت اوباما نياز دارد تا براي جلوگيري از پيروزي جمهوريخواهان در انتخابات اتي امريكا به يك دست اورد مهم دهان پر كن در سياست خارجي نايل گردد.
-----------
3- كشورهاي عضو  ناتو  (منجمله  امريكا وانگليس و فرانسه ) عملا در عراق و بخصوص افغانستان به كمك و همراهي ايران براي حل و فصل ابرو مندانه مشكلات و خروج احتمالي انها سخت نيازمند است.بماند كه  استمرار صلح و ثبات واقعي  و هميشگي در خليج فارس و حل و فصل نهايي مسئله فلسطين در عمل بدون همرايي و مشاركت ايران غير ممكن بنظر مي رسد.مشكلات اقتصادي و اجتماعي بسيار شديد در بين جوامع و  كشورهاي غربي از ديگر عواملي است كه تغيير اساسي در رويكرد مداخله جويانه و جنگ طلبانه فعلي دول غربي در كشورهاي ديگر را ايجاب مي نمايد. مردم جوامع غربي از جنگ  و اوردن تابوت هاي جوانان خود به كشورشان خسته شده اند واز اينك مالياتهاي سنگين انها بجاي اباداني و شغل جديد براي جوانان صرف لشكر لشكركشي به ساير كشورهاي دور و نزديك  و ريختن خون زنان و كودكان و مردم بي دفاع و بيگناه مي شود سخت براشفته و معترضند . كافي است اخبار تظاهرات و اعتراضات و انتقادات انها را را همه روزه ببينيم و بخوانيم وبشنويم تا صحت اين امر برايمان اثبات گردد.
-------------
4- انقدر غرب و بويژه امريكا براي تصويب قعطنامه تحريمي ضد جمهوري اسلامي ايران  در شوراي امنيت سازمان ملل به روسيه و چين باج داده است كه ضمن لوث شدن مسئله عملا رسانه ها و ناظران سياسي و اقتصادي امريكا و اروپا دول خود را به چالش شديد كشانده اند .لذا بنظر نمي رسد دول غربي براي تصويب قعطنامه اي جديد حاضر به دادن باجهاي تازه همه جانبه به اين دوكشور باشند.
--------------
5-سرعت اجراي طرحهاي هسته اي  و اقتصادي و زير بنايي و كسب پيشرفتهاي علمي و تكنولوژيكي چند سال اخير  ايران در زمينه هاي گوناگون عملا استمرار هر نوع تحريم  را اگر نگوييم بي اثر كه كم اثر نموده است.

6- اسراييل ديگر نمي تواند  بمانند سابق و بدون توجه  و در نظر داشت عكس العمل و ناديده گرفتن  منافع ملي ايران اسلامي در منطقه مانور سياسي و اقتصادي و حتي نظامي دهد !دو جنگ 33 و 22 روزه با حزب الله و حماس گواه روشن اين مطلب است. لذا هرچند اسراييل با ايران رابطه ندارد و تقريبا همه روزه در يك جنگ رواني تهديد به حمله نظامي مي كند  اما بنظر مي رسد(چه بصورت داوطلبانه و چه با اجبار) در حال پذيرش واقعيتهاي موجود منطقه و جهان  و تجديد نظر در سياستهاي قلدرمئابانه خود(حداقل در مورد ايران و متحدان ان ) است و نهايتا با مذاكرات برد- برد بين ايران غرب  موافق و بنوعي خود را هم در منافع و تبعات احتمالي چنين توافقي سهيم ببيند.بنده شخصا اعتقاد دارم بلاخره اسراييل دير يا زود واقعيت ايران هسته اي را خواهد پذيرفت و در يك تحليل نهايي و بعد از حل و فصل مسايل ايران و غرب با محوريت ايران و غرب با حل و فصل واقعي  و نهايي مسئله فلسطين و نيز مسئله بلنديهاي جولان سوريه و مزارع اشغالي جنوب لبنان موافقت خواهد نمود در چنين روندي احتمالا ايران از لحاظ اقتصادي و غيره به عضويت اتحاديه اروپا و بانك جهاني در خواهد امد و يك عضو موثر ثابت(!) و يا دوره اي شوراي امنيت و سازمان  اوپك و صندوق جهاني پول  و گروه هشت(!) در خواهد امد اين فرايندها نهايتا به شكوفايي سياسي و فرهنگي و اقتصادي منطقه و جهان خواهد انجاميد- شما خواننده عزيز حتما با خواندن اين سطور خواهيد گفت اقاي سعيد شجاعي سعدي  چقدر خوشبين و توهم (!)) زده است اما بنده بي ادعاي در پاسخ عرض مي كنم اين كار  اصطلاحاديروزود دارد اما سوخت و سوز ندارد ! چرا كه  نهايتا سير و روند تحولات سريع سياسي  و اجتماعي و فرهنگي و نظامي و اقتصادي  كشورهاي منطقه و جهان  بسمتي مي رود كه يا همه بايد منتظر يك جنگ جهاني با تلفات صدهها ميليون نفري (اگر نگويم چند ميليارد نفري) باشيم و يا با كنار زدن موانع (هر چقدر اين موانع سخت و محكم  تاريخي و عميق حل نشدني باشند)  همزيستي مسالمت اميز را در جهاني نو تجربه كنيم.
--------------
سعيد شجاعي سعدي-شيراز - يكشنبه 89/10/26

No comments: