Monday, January 31, 2011

read and think deeply over this !


"بنام خداوند بخشنده مهربان"
پیشگفتار-
دهه فجر انقلاب اسلامی و 22 بهمن سالگرد پیروزی بزرگترین و بنیادی ترین و اثر گذار ترین انقلاب مردمی قرن بیستم میلادی و قرن چهاردهم هجری شمسی بر همگان مبارک و میمون باد . انشالله قیام و انقلابات مردمی در تونس و مصر و بقیه کشورهای عربی و غیر عربی منطقه نیز به پیروزی (بدون کشتار و خونریزی ) مردم ان کشورها بیانجامد.و انها نیز بمانند ایران به پیشرفتهای علمی و صنعتی و اجتماعی و اقتصادی (که حق طبیعی همه ملل جهان است) نایل ایند ( هرچند هنوز هم مسایل و مشکلات حل نشده هم فراوان است که انشالله با همت همه مردم سرفراز و پرتوان و مسئولین دلسوز و مردمدار در اینده همه این مشکلات حل و فصل خواهند گردید).
---------
مقدمه طنز شعر گونه-
------------
چه در روستا و چه در شهر و چه در خارج از ایران و چه داخل زندگی کنید . بدون تردید می شناسید چه بسیار یا اندک کسانی را که به نان شب محتاج بودند و اما به تنهایی و یا با عضو شدن در باندهای اقتصادی و یا سیاسی و در نهایت بی رحمی و گستاخی حق همه را پایمال کردند و خود و اطرافیان خود را یک شبه به اوج ثروت و قدرت رسانند. وضعیتی که در حالت طبیعی شاید با هزاران سال عمر اضافی هم موفق به رسیدن به ان نمی شدند. این گروه نه از هوش و استعداد خاصی برخوردارند و نه از سواد و توانمندی قابل توجه ای بهره مندند! حتی در مواردی انها از سطح عمومی توان و سواد و هوش متوسط جامعه هم کمتر دارند! اما متاسفانه انها با توسل به "حرافی و خالی بندی" و "ریا" و" تزویر" و" بیرحمی" و "بی وجدانی" و "رانت" و صد البته "باند بازی " تمامی یا بیشتر حق و حقوق قانونی همه یا اکثریتی را بالا می کشند. افراد مدیر و مدبر و دلسوز و دست و فکر پاک را خانه نشین و گوشه نشین می کنند و خود ناجوانمردانه و در نهایت بی صلاحیتی همه جانبه جایشان می نشینند و جامعه و نظام ان را با ندانم کاری هایشان به دردسر و زحمت می اندازند ! بگذریم ! طنز شعر گونه زیر زبان حال انها است که گرچه پول و قدرت دارند اما در مانده و نگران از اینده و اخرت خودند!قرص می خورند و به همه مخدرها و داروهای موجود پناه می برند تا بلکه به ارامش و اسایش برسند اما دریغ از لحظه ای ارامش و اسایش!. من امیدوارم اگر کسانی از گروه فوق در داخل و یا خارج از کشور هم اکنون این مطلب را می خواند کمی به انچه که کرده است بیندیشد و تا فرصت است جبران مئافات نماید که" عمر"و "دنیا" و" ثروت" و "قدرت "سخت بی بنیاد است .می خندی ! باور نداری ! تقصیری نداری ! درک چنین مطالبی هوش و ذهن و معرفتی خالق و " هستی شناس"می خواهد که خارج درک و دید نوک "بینی بین "حضرتعالی است. فقط دوست می گوید گفتم! و دشمن می گوید می خواستم بگم...! از ما گفتن و از شما نشنیدن !که چه خوب گفت "نرود میخ اهنین بر سنگ" ! یا حق. 
=============
سعید شجاعی سعدی - دوشنبه 11 بهمن 89
=============


پول دارم یه عالمه.....سواد دارم یه قابلمه


--------
پول بجونم بسته.....دروغ بخونم بسته
--------
زورم همه را برده .....پولم همه را خورده
--------
دغل کار امروزمه....ریا کار هرروزمه
--------
همین که ما خوش باشیم.....سیر و شکم پر باشیم
--------
عین ثواب کرده اید.....دین ادا کرد ه اید
--------
بکار کسی کار ندارم.....از بی کسی عار ندارم
--------
کاری ندارم به بسی.....که پول داره یا بی کسی
--------
حق همه را خوردم .....مال همه را بردم
--------
کارم هیچ جایی گیر نیست.....دلم هیچ جایی سیرنیست
--------
به "هیچی" اعتقاد دارم.....به"حرف "همه را می برم
--------
پول سرم را خورده.....ته ابروم را برده
--------
چونکه پولم حرام بود.....زه بیت مال و خون بود
--------


چونکه اموال کثیف بود.....حق یتیم - دوتیم بود
---------
هر چه نیت بکردم..... توبه کنم نکردم
--------
شیطان مرا یاری داد.....توبه دیگه نکردم
--------
حالا دیگه تنها شدم .....غریب بی همراه شدم
--------
دلم خیلی گرفته.....سرم هم درد گرفته
-------- 
هرچه خوشی نمودم .....زهر شد و نخوردم
--------
به مرگ خود راضی ام.....به حکم خود قاضی ام
--------
هر چند به اسم زنده ام.....ولی بحق مرده ام
--------
خدا مرا زجر داد .....لعن شدم نمردم
--------
خدا مرا بازی داد .....که باشم و بگندم 
نوشته شده توسط سعید شجاعی سعدی در ساعت 20:22 | مسایل سیاسی و روابط بین الملل | چاپ یادداشت | نظرات[0]
نقش تحولات اخیر کشورهای عربی بر روابط غرب و ایران
یکشنبه 10 بهمن ماه سال 1389












 انقلاب مردمی  تونس وپیامدهای مهم و تعیین گر ان مانند گسترش  ان به مصر و اردن و یمن و در اینده نزدیک  احتمالا  سرایت ان به بسیاری دیگراز کشورهای عربی ( حامی غرب و مخالف فعالیت صلح امیز هسته ای ایران) چند واقعیت غیر قابل  انکار و کتمان را  به همه دول و ملل جهان بخصوص به  دول غربی و  در راس ان به  دولت پرزیدنت اوباما و مردم  فکورامریکا یاداور می شود:






1- تکیه به دول دست نشانده عربی در منطقه و شوراندن انها برعلیه ایران کاری بسیار اشتباه و غیر قابل دفاع می باشد  .دیدیم که با چند روز اعتراضات مردمی در ان کشورها نظامهای سیاسی انها یا فرو ریخته اند و یا در استانه ان قرار گرفته اند.به همگان ثابت شد چنین حکومتهای حتی قادر به حفظ خود نیستند چه رسد به حفظ منافع غرب و ... در منطقه!.


--------


2- چه حکوتهای عربی طرفدار غرب توسط انقلابات مردمی (در حال انجام)سرنگون گردند و چه این حکومتها موفق گردند با اعمال زور و خشونت و خونریزی فراوان بکل یا بصورت نسبی از تظاهرات خیابانی جلوگیری بعمل اورند ! بنظرنمی رسد وضع و  شرایط ان کشورها و منطقه به قبل از شروع این اعتراضات برگردد. لذا غرب و بخصوص امریکا و (همچنین  اسراییل) باید در محاسبات سیاسی و اقتصادی و امنیتی خود در منطقه و بخصوص در باره نقش و جایگاه همه جانبه ایران سخت تجدید نظر نمایند و باپذیرش قدرت و نفوذ و جایگاه رفیع ایران  باب تعامل و دوستی و همکاری و رفاقت جدیدی را با ان باز نمایند.


3- در حالی که در حدود سه ماه گذشته غرب در حال از دست دادن جایگاه خود در بین کشورهای عربی منطقه خاورمیانه و شمال افریقا بوده  است. حمایت و نفوذ معنوی  ایران  سبب شده است تا شاهد به قدرت رسیدن سیاستمداران مردمی  علاقمند به دوستی و همکاری با ایران اسلامی در کشورهای عراق و لبنان و... باشیم .


4-  پس ایا بهتر نیست با  قطع جنگ روانی و رفع تحریمها  و محدودیتهای همه جانبه ضد ایران و  شروع مذاکرات واقعی و بدور از مکر و حیله گری برای باز گشایی سفارتخانه ها و حل و فصل همه جانبه و رو در رو مشکلات و اختلافها  ! در اغاز ی دگر همکاری و تعامل همه جانبه بین ایران و غرب ! شرایط بسیار مساعدی را برای پیشرفت و تعمیق صلح و ثبات و امنیت همگانی را  فراهم  ساخته و ان را به ملل خود و دیگر دول و ملل منطقه و جهان هدیه نماییم؟!.






5- در چنین شرایطی ایا فکر نمی کنید یک روند"برد-برد" برای همگان اغاز و به انجام رسیده باشد و بازندی در کار نباشد؟! و همچنین ابرو و  غرور و عزت همه ملل و کشورهای درگیر پرونده (ساختگی) هسته ای ایران  حفظ و تامین شده باشد؟!.


6- ایا فکر نمی کنید اگر قبول کنیم که روند اخیر  و مثبت  تحولات تشکیل دولت در دو کشور عراق و لبنان  صرفا با بکار گیری نفوذ معنوی و حمایت ایران (و صد البته با همکاری کشورهای چون سوریه و ترکیه و قطر و...)صورت گرفته است.پس  چرا با اشتی و جلب نظر ایران اسلامی از این نفوذ معنوی برای حل و فصل دایم مسایل فلسطین و افغانستان و و غروج ابرومندانه از باتلاقهای که در ان گرفتار شده اید و  نیز برای ایجاد یک نظم نوین سیاسی و امنیتی و اقتصادی  و غیره در منطقه و نهایتا جهان نا ارام امروز  استفاده نمی کنید؟!. 






ایا  واقعا درک و محاسبه و بررسی و انجام چنین روندی انقدر سخت و مشکل است که حاضر نیستید ان را تجربه نمایید و یا غرور کاذب و کج فهمی و اشتباه محاسبه اجازه ان رانمی دهد!  ایا متوجه نیستید با تاکیدپی درپی به احتمال استفاده از نیروی نظامی برای مقابله با دانش و فن اوری هسته ای صلح امیز ایران فقط و فقط اول ایران اسلامی  را وادار می کنید هر چه بیشتر و بهتر به توان دفاعی و بازدارنده گی خود بیافزاید و دوم باور کند که غرب فقط و فقط  منطق زور می فهمد و لاغیر؟!!!.






 ایا راه تقابل با ملتی که حدود 7 هزار سال در فرهنگ و تمدن جهان نقش افرینی کرده است و بالای هشتاد درصد مردمش باسواد است و از هر ده نفر یکی دارای تحصیلات دانشگاهی است و در نهایت تحریم و محاصره همه جانبه  شما توانسته به درجات بالای علمی و صنعتی دست پیدا کند این است که تاکنون انجام داده اید؟!. من که شخصا فکر می کنم غرب سخت در مورد ایران اسلامی دچار اشتباه محاسبه و کج فهمی بوده است شاید وقت ان رسیده باشد که هرچه سریعتر در مواضع خود تجدید نظر کنند. 






7- من  سعید شجاعی سعدی بعنوان یک تحلیلگر  اینترنتی وسیاسی در روابط بین الملل ج.ا.ا و نیز  بعنوان یک  شهروند بی ادعا و ساده ایرانی بر این باورم (برخلاف تصور اکثر مقامات و تحلیلگران و رسانه های  غربی که فکر می کنند تعامل و گفتگو با ایران بی فایده و یا کم  اثر است!؟)  اگر دستی صادقانه و بی غل و غش و با رعایت حقوق دوجانبه برای دوستی و همکاری بسوی ایران اسلامی دراز گردد بدون تردید با واکنش گرم و مثبت مسئولین محترم روبرو خواهد شد. هر چند  تاکنون متاسفانه بعلت زورگویی و گستاخی مسئولین و مذاکره کنندگان در گفتگوی 1+5  با ایران! جمهوری اسلامی مجبور گردیده  تمامی طرحهای مداخله جویانه  و غیر قانونی و یک طرفه انها را رد و خنثی نماید. اما اگر شرایط جدید منطقه غرب رانگران کرده است ! بهترین راه حل رفع واقعی و دایمی چنین نگرانی هایی فقط و فقط بنظر می رسد  از تهران می گذرد و لاغیر.   

No comments: